در ابتدا جناب استاد دکتر مقدم موضوع شناسی تشریح و کالبد شکافی را بیان نمودو در این زمینه بحث از مراحل قبل از رسیدن به تشریح را توضیح داد و فرمودن اگر مراحل دیگر برای آموزش دانشجویان کافی نبود به سراغ مرحله آموزش با کالبدشکافی میرویم و بدنبال این مطالب، اغراض و اهداف واقعی خود را از کالبد شکافی و اثر این عمل بر آموزش و تعلیم دانشجویان را بیا نمود که در ادامه برخی از تصاویر اسلاید های نمایش داده شده توسط ایشان میآید
(فایل پی دی اف در ضمیمه فرستاده شد)
پس از آن ضمن جمع بندی دبیر علمی جلسه (حجه الاسلام والمسلمین سید هدایت الله میرسالاری) از مطالب استاد دکتر مقدم به بحث بیان مسائل و احکام و مبانی فقهی حکم تشریح و کالبد شکافی پرداخته شد
جناب استاد دکتر قاسمی در این نشست ابتدا ادله و اغراض واقعی و عملی انجام تشریح پرداختند و فرمودند:
ادله و اغراض عملی انجام تشریح
۱. تشخیص علت مرگ و بیماریها:
• تعیین دقیق علت فوت: کالبدشکافی، بهویژه در موارد مرگهای ناگهانی، مشکوک یا غیرطبیعی، ابزاری بیبدیل برای تعیین علت دقیق فوت است. این امر نه تنها برای خانوادهی متوفی اهمیت دارد، بلکه در بررسیهای قانونی و اپیدمیولوژیک نیز حیاتی است.
• شناسایی بیماریهای تشخیصنشده: گاهی اوقات بیماریهایی در طول حیات فرد تشخیص داده نمیشوند یا علائم آنها مبهم است. کالبدشکافی میتواند این بیماریها را آشکار کرده و به درک بهتر پاتوفیزیولوژی آنها کمک کند.
• بررسی عوارض درمانها: در مواردی که بیمار تحت درمان بوده و فوت کرده است، کالبدشکافی میتواند به ارزیابی اثربخشی درمان و شناسایی عوارض جانبی احتمالی داروها یا روشهای درمانی کمک کند.
۲. آموزش پزشکی و ارتقای مهارتها:
• یادگیری آناتومی و پاتولوژی: تشریح بدن انسان، فرصتی بینظیر برای دانشجویان پزشکی و رزیدنتها فراهم میکند تا ساختار پیچیدهی بدن انسان (آناتومی) و تغییرات ناشی از بیماریها در بافتها و اندامها (پاتولوژی) را به صورت مستقیم و ملموس مطالعه کنند. این تجربهی عملی، درک نظری آنها را عمیقتر میسازد.
• توسعهی مهارتهای جراحی: تشریح جسد، محیطی امن و بدون خطر برای جراحان فراهم میکند تا تکنیکهای جراحی مختلف را تمرین کرده و مهارتهای خود را ارتقا دهند. آشنایی دقیق با ساختار آناتومیک، کلید موفقیت در عملهای جراحی پیچیده است.
• آموزش روشهای نمونهبرداری و تشخیص: کالبدشکافی به متخصصان پاتولوژی و سایر رشتههای مرتبط، فرصت میدهد تا روشهای صحیح نمونهبرداری از بافتها و مایعات بدن را برای تشخیص بیماریها فرا بگیرند.
۳. تحقیقات پزشکی و پیشرفت دانش:
• مطالعهی بیماریهای نوظهور و ناشناخته: در مواجهه با بیماریهای جدید یا الگوهای غیرمعمول بیماریها، کالبدشکافی میتواند اطلاعات ارزشمندی در مورد عامل بیماریزا، نحوهی انتشار و تأثیر آن بر بدن ارائه دهد.
• بررسی تأثیر عوامل محیطی و ژنتیکی بر بیماریها: با بررسی کالبدشکافی افراد با زمینههای ژنتیکی یا مواجهههای محیطی خاص، میتوان به درک بهتری از نقش این عوامل در بروز بیماریها دست یافت.
• ارزیابی اثربخشی روشهای پیشگیری و درمان: دادههای حاصل از کالبدشکافی میتواند در ارزیابی میزان موفقیت برنامههای پیشگیری و درمان بیماریها در سطح جامعه مفید باشد.
۴. سلامت عمومی و پیشگیری از بیماریها:
• شناسایی و کنترل بیماریهای واگیر: در موارد مرگ ناشی از بیماریهای عفونی، کالبدشکافی میتواند به شناسایی عامل بیماریزا و نحوهی انتقال آن کمک کرده و اقدامات لازم برای جلوگیری از شیوع آن در جامعه را تسهیل کند.
• بررسی علل مرگومیر در جمعیتهای مختلف: با تحلیل دادههای کالبدشکافی در سطح جمعیتی، میتوان الگوهای مرگومیر را شناسایی کرده و اولویتهای بهداشتی و برنامههای پیشگیرانه را بر اساس آنها تنظیم کرد.
• ارتقای ایمنی و سلامت شغلی: در مواردی که مرگ ناشی از حوادث شغلی یا مواجهه با مواد خطرناک رخ میدهد، کالبدشکافی میتواند به تعیین علت دقیق مرگ و شناسایی خطرات محیط کار کمک کرده و اقدامات ایمنی لازم را برای جلوگیری از حوادث مشابه در آینده فراهم کند.
و در پایان این نکته ، ادله و اغراض واقعی و عملی انجام تشریح را اینگونه خلاصه فرمودند:
به طور خلاصه، تشریح و کالبدشکافی، ابزارهایی ضروری برای درک بیماریها، آموزش نسلهای آیندهی پزشکان و پیشرفت دانش پزشکی هستند که نهایتاً به بهبود سلامت و افزایش طول عمر جامعه منجر میشوند. با این حال، انجام این فرایند همواره باید با رعایت ملاحظات اخلاقی، احترام به متوفی و خانوادهی او و در چارچوب قوانین و مقررات مربوطه صورت گیرد.
پس از آن بیان نمودند که تشریح بدن میت را از نظر حکم تکلیفی و حکم وضعی تشریح مییت میتوان بررسی کرد و در تقسیمی دیگر فرمودند تشریح یا برروی بدن مسلمام یا میت کافر انجام میشود
لذا ابتدا بحث را به سمت عنوان حکم تکلیفی تشریح میت مسلمان بردند و فرمودند:
تشریح بدن مسلمان فی نفسه در این بحث ابتدا به دیدگاه فقها پرداخته، سپس مقتضای ادله را بررسی خواهیم کرد. و در بررسی استفتا/ئات فقهاء اینگونه بحث را مطرح نمودند و در پایان جمعبندی و نتیجه گیری کردند:
۱. استفتاءات
۱. حکم تکلیفی تشریح میت مسلمان فی نفسه:
• دیدگاه کلی فقها: اجماع یا نظر غالب فقها بر عدم جواز تشریح بدن میت مسلمان است.
• اقای خوئی آقای تبریزی: تشریح بدن مسلمان جایز نیست و برای یاد گیری و آموزش وو باید میت غیر مسلمان یا مشکوک الاسلام پیدا کنند
• استثنائات و شروط جواز تشریح میت مسلمان (بر اساس استفتاءات):
• امام خمینی : در صورت عدم توقف حفظ جان مسلمان جایز نیست ولی در صورت توقف جایز است و بعید نیست دیه نداشته باشد اگر چه احتیاط در آن است
o آیت الله فاضل: جواز تشریح در صورتی که فراگیری مسائل پزشکی برای حفظ جان یا سلامتی مسلمانان در آینده متوقف بر آن باشد و تهیهی جسد غیر مسلمان ممکن نباشد (حتی با خرید).
o مقام معظم رهبری: جواز تشریح در صورتی که منوط به موارد زیر باشد:
نجات جان محترم.
کشف مطالب جدید علم پزشکی مورد نیاز جامعه (بدون قید اسلامی).
دستیابی به اطلاعاتی راجع به بیماری تهدیدکنندهی زندگی مردم (بدون قید اسلامی).
جواز تشریح برای رفع نیازهای پزشکی مسلمانان، به خصوص اگر حفظ جان محترمی بر آن موقوف باشد.
جواز تشریح برای کشف علت مرگ در صورت توقف کشف حقیقت بر آن.
تأکید: لزوم استفاده از جسد میت مسلمان در آخرین اولویت و تا حد امکان اجتناب از آن.
o آیت الله مکارم شیرازی: جواز تشریح میت مسلمان برای مقاصد طبی با سه شرط:
مقصد، یادگیری و تکمیل اطلاعات طبی برای نجات جان مسلمانان باشد و بدون تشریح حاصل نشود.
دسترسی به جسد غیر مسلمان نباشد.
به مقدار ضرورت و احتیاج اکتفا شود.
نکته: این شروط برای تشریح میت غیر مسلمان لازم نیست.
o آیت الله سیستانی: جواز تشریح میت مسلمان تنها در صورتی که حفظ جان مسلمانی متوقف بر کالبدشکافی دیگری باشد، با رعایت ترتیب زیر:
ابتدا کالبدشکافی کافری که خونش محترم نیست یا مشکوک است.
سپس کالبدشکافی کافری غیر از او (در صورت عدم امکان مورد اول).
در نهایت، در صورت عدم امکان موارد فوق، کالبدشکافی مسلمان جایز است.
تأکید: عدم جواز کالبدشکافی مسلمان برای آموزش و غیره، مگر اینکه حفظ جان مسلمانی (حتی در آینده) بر آن متوقف باشد.
۲. نتیجهگیری از دیدگاه فقها:
• اصل اولی در مورد تشریح میت غیر مسلمان، جواز است.
• اصل اولی در مورد تشریح میت مسلمان، حرمت است.
• جواز تشریح میت مسلمان، نزد مشهور فقها، مشروط به وجود ضرورتهایی مانند حفظ جان مسلمان است.
این دستهبندی، دیدگاههای مختلف فقها در مورد حکم تکلیفی تشریح میت مسلمان فی نفسه را به صورت منظم و قابل فهم ارائه میدهد. در ادامه متن، به بررسی مقتضای ادله برای اثبات این حکم پرداخته خواهد شد.
نکته بعدی که در بحث استفتائات و نظر فقهاء مطرح کردند بحث قطع اعضا در صورت وصیت بود که فرمودند:
مقام معظم رهبری
وصیت کرده بعد از مرگ اعضای وی را برای پیوند جدا کنند؟ جواب مانعی ندارد
وصیت نکرده ولی حفظ جان مسلمان بر آن متوقف است؟ جواب: در این صورت اشکالی ندارد.
در زده بودن اجازه تشریح نداده است آیا اولیاء وی می توانند بعد از مرگ وی اجازه بدهند؟
جواب اگر جدا کردن اعضا میت موجب مثله و هتک میت نشود مانع ندارد.
و در نهایت در جمع بندی دسته بندی بحث استفتائات اینگونه نتیجه گرفتند
با بررسی دقیق استفتاءات و مسائل مطرح شده از مراجع عظام تقلید (حضرت امام خمینی، حضرت آیتالله العظمی خوئی، حضرت آیتالله العظمی تبریزی، حضرت آیتالله العظمی خامنهای، حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، حضرت آیتالله العظمی سیستانی و حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی)، میتوان نکات مهم و مشترکات و اختلافات دیدگاهها را در مورد حکم تکلیفی تشریح میت به شرح زیر دستهبندی کرد:
۱. اصل اولی: حرمت تشریح میت مسلمان:
• اکثر مراجع عظام تقلید بر حرمت تشریح بدن میت مسلمان به عنوان اصل اولی تأکید دارند (حضرت امام خمینی، حضرت آیتالله العظمی خوئی، حضرت آیتالله العظمی تبریزی، حضرت آیتالله العظمی سیستانی، حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی).
• برخی (حضرت امام خمینی، حضرت آیتالله العظمی خوئی، حضرت آیتالله العظمی تبریزی، حضرت آیتالله العظمی سیستانی) تصریح میکنند که در صورت تشریح، دیه بر تشریحکننده واجب میشود. این دیه معمولاً برای خود میت در امور خیریه صرف میگردد و به ورثه نمیرسد (حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی).
۲. جواز تشریح میت غیر مسلمان:
• عموماً تشریح بدن میت غیر مسلمان جایز دانسته شده است (حضرت امام خمینی، حضرت آیتالله العظمی خوئی، حضرت آیتالله العظمی تبریزی، حضرت آیتالله العظمی خامنهای، حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، حضرت آیتالله العظمی سیستانی، حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی).
• احتیاط در مورد کافر ذمی: حضرت آیتالله العظمی سیستانی احتیاط واجب را در خودداری از کالبدشکافی کافر ذمی میدانند، مگر اینکه در شریعت او جایز باشد یا خود او یا ولیاش اجازه داده باشند.
یکی از نکات مهمی که در جمعبندی مطرح نمودند بحث موارد استثنایی جواز تشریح میت مسلمان (عناوین ثانوی) میباشد که بدین شرح بیان کردند:
• حفظ جان مسلمان: اکثر مراجع (حضرت امام خمینی، حضرت آیتالله العظمی خامنهای، حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، حضرت آیتالله العظمی سیستانی) در صورتی که نجات جان مسلمان یا مسلمانان متوقف بر تشریح میت مسلمان باشد و راه دیگری وجود نداشته باشد، آن را جایز میدانند. برخی (حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی) در این صورت بعید نمیدانند که دیه نداشته باشد، اگرچه احتیاط در پرداخت دیه است (حضرت امام خمینی).
• کشف حقیقت در امور جنایی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای و حضرت آیتالله العظمی تبریزی در صورتی که کشف حقیقت (مانند علت مرگ مشکوک یا شناسایی قاتل) متوقف بر تشریح باشد، آن را جایز میدانند. حضرت آیتالله العظمی سیستانی نیز در صورتی که واجب اهمی در میان باشد، آن را بیاشکال میدانند.
• نیاز ضروری به آموزش پزشکی: برخی مراجع (حضرت آیتالله العظمی خامنهای، حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی) در صورتی که فراگیری مسائل پزشکی در حدی باشد که حفظ جان یا سلامتی مسلمانان در آینده متوقف بر آن باشد و تهیهی جسد غیر مسلمان ممکن نباشد، تشریح میت مسلمان را به قدر ضرورت جایز میدانند. حضرت آیتالله العظمی تبریزی احتیاط را در تأخیر تشریح و تهیهی جسد غیر مسلمان میدانند.
• وصیت میت: در مورد وصیت میت مسلمان به تشریح، دیدگاهها متفاوت است. حضرت آیتالله العظمی تبریزی و حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی (در یک استفتاء) وصیت را نافذ نمیدانند.
• در استفتاء دیگری از حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، در صورتی که فایده عقلایی بر آن مترتب باشد، تشریح بیاشکال و بلکه علیالظاهر واجب دانسته شده است.
• حضرت آیتالله العظمی خامنهای در صورتی که برای رفع نیازهای پزشکی مسلمانان باشد، آن را بیاشکال میدانند.
و در ادامه به نکاتی دیگر حائص اهمیت جهت تکمیل کردن نتایج بیان نمودند:
۴. وضعیت میت مشکوک الاسلام:
• اکثر مراجع (حضرت آیتالله العظمی خوئی، حضرت آیتالله العظمی تبریزی، حضرت آیتالله العظمی خامنهای، حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی) معتقدند اگر میتی در بلاد مسلمین پیدا شود و در اسلام او تردید باشد، محکوم به اسلام است و حکم میت مسلمان بر او جاری میشود. در این صورت، تشریح او جایز نیست، مگر در موارد استثنایی ذکر شده.
• اگر میت در بلاد کفر پیدا شود و مسلمان بودن او محرز نباشد، تشریح او جایز است (حضرت آیتالله العظمی خوئی).
۵. نبش قبر:
• نبش قبر مسلمانان برای تشریح جایز نیست، مگر در موارد ضرورت فوری پزشکی و عدم دسترسی به جسد غیر مسلمان (حضرت آیتالله العظمی خامنهای، حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی).
• نبش قبر کافر اشکال شرعی ندارد (حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی).
۶. نگاه و لمس بدن میت در حین تشریح:
• در صورت جواز تشریح، نگاه به بدن میت و لمس آن به قدر ضرورت و بدون التذاذ اشکالی ندارد. اگر میت مسلمان غسل داده شده باشد، غسل مس میت لازم نیست، در غیر این صورت واجب است (حضرت آیتالله العظمی خامنهای، حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی).
۷. پیوند اعضا:
• پیوند اعضای میت مسلمان به بدن زنده جایز نیست و موجب دیه است، مگر در صورت توقف حفظ جان مسلمان بر آن (حضرت آیتالله العظمی سیستانی).
• قطع اعضای میت برای پیوند در صورت وصیت میت یا توقف حفظ جان مسلمان بر آن، مانعی ندارد (حضرت آیتالله العظمی خامنهای).
۸. وظیفه دانشجو و کادر پزشکی:
• تجسس در مورد مسلمان یا کافر بودن جسد برای تشریح لازم نیست (حضرت آیتالله العظمی خامنهای، حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی).
• کادر پزشکی موظف به نهی از منکر در صورت مشاهدهی اعمال حرام در حین تشریح هستند و پس از انجام وظیفه، مسئولیتی ندارند (حضرت آیتالله العظمی تبریزی).
و در نهایت مطلب را اینگونه خلاصه کردند:
دیدگاه غالب مراجع عظام تقلید بر حرمت تشریح میت مسلمان است، مگر در موارد ضروری و مهمی همچون حفظ جان مسلمان، کشف حقیقت در امور جنایی و نیاز ضروری به آموزش پزشکی برای حفظ جان مسلمانان در آینده، در صورتی که دسترسی به جسد غیر مسلمان ممکن نباشد. تشریح میت غیر مسلمان عموماً جایز است. در مورد میت مشکوک الاسلام در بلاد مسلمین، حکم میت مسلمان جاری میشود. وصیت میت به تشریح و اهدای اعضا، محل اختلاف نظر است و در موارد جواز تشریح، رعایت احترام میت و اجتناب از اعمال حرام در حین آن لازم است.
و در ادامه یکی از مطالب مهم مرتبط بحث اجازه اولیا میت و تاثیر آن بر حکم تکلیفی تشریح میت از نظر فقهاء اینگونه مطرح شد:
با بررسی دقیق متن استفتاءات و مسائل مطرح شده از مراجع عظام تقلید، موارد مربوط به اجازه اولیاء (ورثه یا ولیّ میت) در خصوص تشریح یا اهدای اعضای میت به شرح زیر استخراج میشود:
۱. عدم تأثیر اجازه اولیاء بر حرمت اصل تشریح میت مسلمان:
• حضرت آیتالله العظمی تبریزی: صراحتاً بیان میکنند که اجازه ورثه میت یا ولیّ و یا وصیّ او تأثیری در حکم حرمت تشریح جسد مسلمان ندارد.
۲. اجازه اولیاء در اهدای اعضا:
• حضرت آیتالله العظمی خامنهای: در پاسخ به سوال دربارهی اینکه آیا اولیاء میتوانند بعد از مرگ فردی که اجازهی تشریح و پیوند اعضای خود را نداده، اجازه بدهند، میفرمایند: "اگر جدا کردن بعض اعضاء از بدن میت موجب مثله یا هتک میّت نشود مانع ندارد." این نشان میدهد که اجازه اولیاء در اهدای اعضا (در صورتی که هتک حرمت نباشد) مؤثر است.
• حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی: در مورد اهدای جسد برای تعلیم توسط ورثه یا اولیاء میت میفرمایند: "اگر حفظ نفس مسلمانی متوقف بر آن باشد، و از غیر مسلمان جایگزین نباشد، مانعی ندارد." این جواز مشروط به ضرورت حفظ جان مسلمان است، اما اجازه اولیاء به عنوان یک شرط ضمنی مطرح است.
• حضرت آیتالله العظمی سیستانی: در مورد قطع عضو مسلمان مرده برای پیوند، جواز آن را مشروط به حفظ زندگی مسلمان میدانند و در مورد اجازه اولیاء سکوت کردهاند، اما از آنجا که تصرف در بدن میت بدون مجوز شرعی جایز نیست، میتوان استنباط کرد که اجازه اولیاء (در صورت وجود ضرورت) میتواند در جواز این عمل مؤثر باشد.
۳. اجازه اولیاء در تشریح (در موارد خاص):
• حضرت آیتالله العظمی سیستانی: در مورد کالبدشکافی کافر ذمی میفرمایند: "البته اگر کالبدشکافی مرده در شریعت او جایز باشد ـ چه به طور مطلق و چه آنکه در زمان حیاتش اجازه داده باشد و یا آنکه پس از مرگش، ولی او اجازه داده باشد ـ در این صورت 1 بعید نیست که کالبدشکافی او جایز باشد." این نشان میدهد که اجازه ولیّ میت غیر مسلمان میتواند در جواز کالبدشکافی او مؤثر باشد.
• حضرت آیتالله العظمی خامنهای: در مورد کالبدشکافی برای تشخیص مرگهای مشکوک توسط مراجع قانونی میفرمایند: "مراجع قانونی که از ناحیه دولت اسلامی مجاز به این عمل باشند میتوانند اقدام کنند و نحوه اقدام نیز تابع مقررات است." سپس در پاسخ به سوالی دیگر در همین زمینه میفرمایند: "اگر کشف حقیقت متوقف بر آن باشد اشکال ندارد و اجازة ولی شرط است؛ مگر اینکه کشف حقیقت متوقف بر آن بوده و قاضی نیز آن را لازم بداند." این نشان میدهد که اجازه ولیّ در این مورد شرط است، مگر در صورت حکم قاضی شرع به ضرورت آن.
۴. عدم نفوذ اجازه در صورت وصیت به تشریح (دیدگاه برخی):
• حضرت آیتالله العظمی تبریزی: وصیت شخص به تشریح او را نافذ نمیدانند.
• حضرت آیتالله العظمی فاضل لنکرانی: (در یک استفتاء) با عدم ضرورت و امکان استفاده از جسد کافر، عمل به وصیت به اهدای جسد برای تعلیم را لازم نمیدانند.
خلاصه موارد اجازه اولیاء:
• اهدای اعضا (در صورت عدم هتک حرمت): اجازه اولیاء مؤثر است (نظر حضرت آیتالله العظمی خامنهای).
• تشریح میت غیر مسلمان: اجازه ولیّ میت غیر مسلمان میتواند در جواز آن مؤثر باشد (نظر حضرت آیتالله العظمی سیستانی).
• تشریح برای کشف حقیقت در امور جنایی: اجازه ولیّ میت مسلمان شرط است، مگر در صورت حکم قاضی شرع به ضرورت آن (نظر حضرت آیتالله العظمی خامنهای).
• اصل تشریح میت مسلمان: اجازه اولیاء تأثیری در حرمت آن ندارد (نظر حضرت آیتالله العظمی تبریزی).
• وصیت به تشریح: نفوذ آن محل اختلاف است و در برخی دیدگاهها اجازه اولیاء نیز در صورت عدم نفوذ وصیت، تأثیری ندارد.
بنابراین، در حالی که اجازه اولیاء در برخی موارد خاص مانند اهدای اعضا و تشریح میت غیر مسلمان میتواند مؤثر باشد، در مورد اصل تشریح میت مسلمان، اجازه ایشان حرمت آن را برطرف نمیکند. همچنین، در مورد نفوذ وصیت میت به تشریح، اختلاف نظر وجود دارد و اجازه اولیاء ممکن است در صورت عدم نفوذ وصیت، تعیینکننده نباشد.
با توجه به اهمیت وجود یا عدم وجود قانون تصویب شده در قوانین جمهوری اسلامی ایران در بحث تشریح در پایان ایشان اشارهای به قانون پیوند اعضاء میت به بدن انسان زنده داشتند:
قانون پیوند
اعضای بیماران فوت شده یا بیمارانی که مرگ مغزی آنان مسلم است
ماده واحده - بیمارستانهای مجهز برای پیوند اعضاء، پس از کسب اجازه کتبی از وزارت
بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، میتوانند از اعضایسالم بیماران فوت شده یا
بیمارانی که مرگ مغزی آنان برطبق نظر کارشناسان خُبره مسلم باشد، به شرط وصیت بیمار
یا موافقت ولی میت جهت پیوندبه بیمارانی که ادامه حیاتشان به پیوند عضو یا اعضای
فوق بستگی دارد استفاده نمایند.
تبصره ۱ - تشخیص مرگ مغزی توسط کارشناسان خبره در بیمارستانهای مجهز دانشگاههای
دولتی صورت میگیرد. این کارشناسان با حکم وزیربهداشت، درمان و آموزش پزشکی به
مدت چهار سال منصوب میشوند.
تبصره ۲ - اعضای تیمهای تشخیص مرگ مغزی نبایستی عضویت تیمهای پیوند کننده را
داشته باشند.
تبصره ۳ - پزشکان عضو تیم از جهت جراحات وارده بر میت مشمول دیه نخواهند گردید.
آیین نامه اجرائی این قانون به وسیله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و
نماینده قوه قضائیه با هماهنگی سازمان نظام پزشکی جمهوریاسلامی ایران و بنیاد
امور بیماریهای خاص ظرف سه ماه از تاریخ ابلاغ این قانون تهیه و به تصویب هیأت
وزیران خواهد رسید.
تاریخ تصویب ۱۳۷۹.۱.۱۷
شورای محترم نگهبان نظر خود را اعلام ننموده است.
مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی
https://rc.majlis.ir/fa/law/show/93297
در نهایت خلاصه مطالب استاد قاسمی و استاد مقدم توسط دبیر علمی جلسه بیان شد و پس از پایان نشست طلاب و دانشجویان محترم به اتاق و کلاس آزمایشگاه کالبدشکافی و تشریح رفتند تا از نزدیک با روند عملی کار کالبدشکافی جسد میت آشنا شوند که این بررسی و کلاس مدت نیم شساعت بطوا انجامید و جسد های واقعی و اعضاء واقعی بدن انسان ونمایش داده شد و توضیح داده شد که حدود کالبدشکافی عملی انجام شده در درس دانشگاهی، چقدر است