بسمه تعالی
دکتر سعید نظری توکلی: استاد دانشگاه تهران
موضوع بحث: شخص انگاری جنین و حق جنین بر حیات
نگاه فلسفی اخلاقی فقهی است. مسئله ما بحث انسانیت است. جنین انسانی که شخص انسانی متصور میشود. از کی ما انسان داریم؟ مسئله ما بسیار ساده است میخواهیم یک تصمیم گیری اخلاقی فقهی کنیم. جنین از چه زمانی انسان تلقی میشود؟ از همان موقع که انسان شد یکسری حقوق خواهد داشت. چند واژه برای ما مهم است. رویان و جنین که هرکدام داستان خودشان را خواند داشت از کی انسان بهحساب می آیند. اگر مسئله را همراه شدید اول این شخص را معنا میکنیم که به چه کسی می گوییم شخص. در تعریف شخص سه دیدگاه است:
1. زیستشناختی 2. فلسفی 3. اخلاقی
در زیستشناسی هر انسان زنده ای را شخص گویند. یا هر موجود زنده. برخی می گویند افرادی که به یکگونه تعلق دارند. تعریف فلسفی فردی که دارای ذهن خود آگاه است بهطور طبیعی می¬تواند برنامه¬ریزی کند و اهداف و امیال و امید دارد. از زمانی که موجود توان تبدیلشدن به یک موجود کاملاً متفکر را دارد این شخص است.
تعریف اخلاقی می گویند هر موجودی که متعلق فعل اخلاقی قرار می گیرد؛ که می تواند حق داشته باشد یا تکلیف داشته باشد یا هر دو. شخص گاهی حق اخلاقی دارد و گاهی تکلیف اخلاقی و گاهی هم حق و هم تکلیف.
موضوع را بشناسیم یک تقسیمات پزشکی داریم:
1. سه ماهه از آخرین قاعدگی شروع و با تولد نوزاد پایان می یابد.
صفر تا 3 ماهگی
3 تا 6 ماهگی
6 تا 9 ماهگی
2. جنین شناسی
دو دیدگاه رایج در مورد جنین است:
1. آنهایی که جنین را شیء میانگارند: اگر جنین انسان نیست حق حیات ندارد حفظ آن لازم نیست = جواز سقط.
2. شخص انگاری جنین: جنین انسان است پس حق حیات دارد و حفظ آن لازم است = حرمت سقط.
گاهی برخی این ها را با هم اشتباه می¬کنند و بحث مشکل میشود. در مورد شخص انگاری جنین سه دیدگاه وجود دارد:
1. انسان کامل
2. شیء کامل
3. انسان بالقوه
دیدگاه اول:
جنین انسان کامل است. از زمان لقاح اسپرم و تخمک و تشکیل سلول تخم، تمامی حقوق انسانی، فعلیت می یابد. نتیجه: جنین انسانی کوچک و مینیاتوری است که فقط لازم است فرصت ظهور کامل انسانی به او داده شود. جنین انسانی واقعی با استعدادهای بزرگ بالقوه است.
دیدگاه دوم:
جنین شیء کامل است. رویان یک شیء است تا یک شخص. نتیجه رویان برخوردار از هیچ یک از حقوق انسانی نیست. تا زمانی که به هوشیاری و ادراک و توانایی احساس و خوشحالی و درد در جنین شکل می¬گیرد که فاصله 6 تا 28 هفتگی است.
دیدگاه سوم:
جنین یک انسان بالقوه است؛ یعنی تمام ظرفیتهای یک انسان را دارد ولی انسان حقیقی نیست. اگر اینطور باشد باید به یک باور برسیم. نتیجه شخصانیّت به امر مقول به تشکیک است و شدت و ضعف دارد. تشکیک پذیر. آیا به لحاظ فلسفی می توانیم بگوییم شخصیت تشکیک پذیر است؟ هر چه به بلوغ جسمانی نزدیک تر میشود ظرفیت های اخلاقی بالاتری نیز پیدا می کند. در دنیای امروز این سه دیدگاه وجود دارد. ما کجا قرار گرفتیم؟
در مورد قرآن و شخص انسانی صحبت کنیم: بر اساس آموزه های دینی که مبتنی بر بحث¬های فلسفی هم هست انسان را به دو مرحله پیش از روح دار شدن و جین پس از روح دار شدن می کنیم.
سوره مؤمنین: آیه 12 تا 14:
کلمه ثم بر اساس یک گسست است. اگر ثم با به معنای فاصله زمانی میان آفرینش پیکر مادی با روح دار شدن جنین.
خلقاً آخر تغایر بعد جسمانی و بعد روحانی است.
برخی از فقها گفتند چنین دو ماهگی روح دار میشود این نیاز به دقت بیشتر است. ما بین حیات روحانی با حیات سلولی تفاوت قائلیم. از زمانی که رویان به دیواره رحم می چسبد زنده است. یک موجود زنده است.
تفاوت حیات سلولی با حیات انسانی:
آغاز حیات انسانی با دارا شدن روح به این معنا نیست که جنین انسانی پیش از این زمان فاقد حیات است چرا که در منابع دینی بر وجود حیات سلولی حاصل از لقاح اسپرم و تخمک بیش از دمیده شدن روح در جنین تأکیده شده است کلینی کافی ج 7 ص 347 ارایت اتحوله فی بطنها الی حال ...
قرآن و آغاز آفرینش انسان از سلول تخم:
قرآن کریه هنگام گفتگو از فرایند آفرینش انسان برای پیدایش بدن انسان از پنج مرحله نطفه، علقه، مضغه، عظام و لحم یاد می¬کند: ثم خلقتنا النطفه ...
نتیجه آغاز افرینش انسان از نطفه است. همان جیزی که در سوره نحل به صراحت از آن یاد شده است.
قرآن و تفاوت سلول تخم نطفه با اسپرم مایع
منظور از واژه نطفه تنها مایع جنسی مردانه نبوده است سلول تخم لقاح یافته از اسپرم مرد و تخمک که زیگوت نام دارد، سرآغاز پیدایش انسان است. انا خلقنا الانسان ...
قرآن و آفرینش پشت ناپذیر انسان از لانه گزینی سلول تخم تا در جداره رحم جایگزینی در جداره رحم را شرط پیدایش انسان میداند: ثم جعلناه نطفه فی قرار مکین.
نتیجه اول: پس از لانه گزینی شخص انسانی شکل می گیرد. پیش از رسیدن به این مرحله از هفته صفر تا هفته دوم یعنی آن هنگام که تنها سلول تخم نطفه است شخص انسانی بهحساب نمی¬آید.
قوله تعالی خلق الانسان من علق فیها دلیل علی ان الانسان مخلوق من علق .. ابن عربی احکام القرآن ج 4 ص 419
جنین و حق بر حیات:
حق بر زندگی اصلی اخلاقی و فقهی مبتنی بر این باور است که انسان حق دارد که زندگی کند هیچ انسان دیگری حق کشتن سلب حیات او را ندارد. بر اساس انسانشناسی دینی حیات انسانی وابسته به روح دار شدن جنین است. فااذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین
ادراک و اعمال قدرت از لوازم حیات است و نه چیستی حیات. فالحیات نحوه وجود یترشح عنه العلم و القدره. طباطبایی المیزان. حیات جنین به هنگام روح دار شدن امری اعطائی است درنتیجه حیات حق الهی است که متعلق به جنین است. حیات جنین پس از روح دار شدن امری استمراری است درنتیجه حق انسانی است برای جنین بعد از ولوج روح است.
حفظ حیات و سلامت جنین مربوط به قواعد فقهی ناظر به: حرمت اضرر به غیر و وجوب دفع ضرر محتمل و وجوب حفظ نفس محترم و وجوب احیای نفس محترم و جرم انگاری از بین بردن جنین میباشد.
فقها با استفاده از دو واژه جنایت و دیه درصدد بیان حرمت تکلیفی و وضعی از بین بدن جنین برآمدهاند.
قتل انگاری از بین بردن جنین:
در منابع دینی روایت محمد بن یحیی برای از بین بردن جنین انسانی پیش از روح دار شدن از واژه قتل استفادهشده است.
زیرا جنین درصورتیکه مانعی بر سر راه تکاملش نباشد به انسانی کامل تبدیل میشود درنتیجه جلوگیری از آن حرام است.
تحلیل فقهی:
نسبت میان دلایل حرمت قتل انسان با دلایلی که از بین بردن جنین انسانی را قتل حساب کرده است.
نتیجه: شارع دو ابزار دارد دیه و قصاص و هرکدام کار خودش را می¬کند. به مقالات من مراجعه کنید.