بسمه تعالی
آقای دکتر قاسمی
موضوع: کاربست حرج استقبالی در سقط جنین مبتنی بر غربالگری
غربالگری در لغت و نهایتاً تشخیص خوب و بد است. غربالگری اعم از جنین است و حرج هم اعم از جنین است قواعد پرکاربرد در فقه پزشکی حرج و لا حرج است. غربالگری در بحث جنین در دو مرحله انجام می شود. در سهماهه اول هست که مباحث تهاجمی نیست و مقدار مختلفی از خون را اخذ می کنند و به همراه سن مادر، خطر برای سندرم دان و برخی ضایعات مغزی را می خواهند تشخیص دهند. در مرحله اول با یک سونوگرافی دقیق و برخی مواد از خون تشخیص داده می شود. درصد خطر داشتن بچه ای با این کیفیت و ناقص. در مرحله دوم که تشخیص داده شد چند درصد احتمال خطر وجود دارد پزشک الزام می کرد برای سقط. غربالگری در سهماهه دوم آزمایشها دقیق تری نیاز دارد که گرفتن بخشی از آمنونیون داخل رحم است یا گرفتن خون از بند ناف که نتیجه می خواهد مشخص شود که بر اساس تحقیقات من و محققان اگر درست انجام شود درصد خطای این آزمایش بسیار کم است 98 یا 99 درصد درست خواهد بود.
آن چیزی که گفته می شود رفتیم غربالگری و بچه هم سالم بود درحالیکه غربالگرها گفتند ناسالم است بخشی در مورد غربالگری اولیه است که درصد خطای آن بیشتر است. فرض را بر این می گیریم که غربالگری مرحله دوم انجام شد و فرزندی دارای سندروم دان شد که آینده این فرزند و پدر و مادرش با مشکلات فراوانی خواهد بود.
آیا غربالگری از ابتدا جایز است یا نه؟ از همه استفتا شده است و برخی جدید است از آیتالله سیستانی و دیگران بدون اینکه هیچ احتمالی داشته باشد تعبیر ایشان این است که اگر غرض عقلایی نداشته باشد جایز نیست؛ و یک درصد هم احتمال خطا دارد که وقتی می خواهند سوزن را داخل رحم یا ناف کنند احتمال خطر دارد. اگر غرض عقلایی ندارد ولی محتمل قوی است که جان فرزند یا مادر است احتمال خطر دو درصد بدون داشتن غرض عقلایی جایز نیست. ولو باهم آنیک درصد خطایش. از جهت تحقیقی هم درست است. درصورتیکه غرض عقلایی ندارد بااینکه محتمل قوی است. ما مسافرت می رویم و ده درصد هم احتمال تصادف است ولی هیچکس نگفته است که مسافرت حرام است.
آزمایشی است که اثبات می کند این فرد دارای نقصانی هست و نقصان هم شدید است. سندرم دان چهار مرحله دارد یکی از آنها شدید است. همینکه بگویند سندرم دان است حرج شدید نمی آورد. مثل کمهوش بودن این نقصانی نیست که شرع بپذیرد جان کسی را به خطر بیاندازیم. اگر نقصانی دارد که حرج استقبالی در آینده نزدیک را دور برای والدین دارد. در حرج فرزند آیا حرج شدید بر دیگران را هم آیا ما وظیفهداریم برطرف کنیم؟ آیا فقهاً وظیفهداریم حرج او را برطرف کنیم ولو به اینکه او را سقط کنیم؟
تمام موارد در سقط قبل از دمیدن روح است. اینکه زمان دمیدن روح کی هست هم مورد اختلاف قرارگرفته است که برخی چهار ماه و برخی سه ماه و برخی فتوا کردن که دوماهگی است. این را کار نداریم که یک بحث موضوع شناسی و فقهی دقیق نیازمند است. بحث جمعیت خیلی مهم است و بحث سقط هایی که مجوز صادر شود بین چهار ماه و دو ماه خیلی مهم است. اگر می دانند پدر و مادری به تشخیص آزمایشها پزشکی غربالگری دقیق تهاجمی 99 درصد این بچه دارای ضایعاتی است که اکنون برای پدر و مادر و در تولدش هیچ حرجی ندارد. آیا در آینده دو سال بعد اطمینان دارند یا یقین دارند. آیتالله مکارم متآخم به علم فرمودند و مقام معظم رهبری و سیستانی و حائری و محسنی که قائل به حرج استقبالی هستند مثل آیتالله فاضل می فرمایند اگر علم آور و یقین آور بود که در آینده داشتن این فرزند حرج آور است، حتی حمل آنکه حرکاتی ندارد و خطری هم برای تولد برای مادر ندارد میکرو سفالین که سرش هم رشد نکرده است، اینها خطر حملش هم از بجه سالم کمتر است.
البته برکاتی هم دارد نگهداشتن این بچه ها که آنیک بحث دیگری است و برای عموم جامعه نمی شود این را گفت. پیامدهای یک فتوا غیر از خود فتواست. جریان لا حرج در محرمات را آقایان دارند اشکال عظیمی که پیش می آید این است که اگر در محرمات جاری بدانیم سنگ روی سنگ بند نمی شود. میگوید من حرج دارم که به نامحرم نگاه نکنم اینگونه نیست اولاً باید حرج شدید باشد ثانیاً نمی تواند موضوعاتی را بردارد که ضروری دین هستند. لا حرج این موضوع را برنمیدارد. با اطلاق لا حرج در محرمات سقط چنین قبل از دمیدن روح حرام بود به طور مطلق ما بحث علمی داریم که حتی تحقق جنین در اوایل تشکیل شدن هم که احتمال عقلایی یک انسانی است را حرام می دانیم که «فتلقی ما فی بطنها» را امام حرام می داند و لذا قرص های اورژانسی را هم حرام می دانیم. اشکال می شود که حرج باید فعلی باشد. دو سال بعد است اکنون فعلیت ندارد ماه اولی که بچه تشخیص داده شد که هنوز روح در او دمیده نشده است اکنونکه حرجی ندارد ولی اطلاق دلیل میگوید حکمی که برای شما حرج بیاورد را برداشتم؛ اما اکنون برمیدارم زیرا حکم اکنون است. قاعده لا حرج با ضرر استقبالی متفاوت است لا حرج می خواهد حکم را بردارد. منشأ حکم حرجی را برداشتیم.
شروط آن حرج آینده باید منتسب به این حرمت باشد اگر چنین حرجی باشد منتسب به شارع نیست دربرداشتن حکم. بیست سال دیگر مثلاینکه اگر اکنون ایستاده نماز بخوانم بیست سال دیگر پا درد می گیرم این منتسب نیست وقتی انتساب ثابت باشد که بگویند اگر شما دچار این مشکل شدید برای این است که در آن دو ماه اجازه نداشتید بجه را سقط کنید این انتساب که ثابت باشد می توان چنین کاری را صورت داد. ولی طبق این شروط. این موضوع که اگر کسی فتوای به این بدهد از فتوایش برای سقط جنین سوءاستفاده می شود، در بحث ما نیست. آیا فقیه برای پیامدهای فتوایش هم دخیل است؟ این هم نیازمند یک همایش دیگر است.