پانزدهمین نشست گروه اصول فقه با موضوع: جایگاه شناسی کتاب کفایه الاصول و شروح و حواشی آن، با ارائه استاد سید مصطفی حسینی نسب در تاریخ 08 / 09 / 1402 در مرکز فقهیائمهاطهار(ع) برگزار گردید. خلاصهای از بیانات ارائه شده در این نشست تقدیم میگردد.
مراحل چندگانه تحصیل و فراگیری دانش:
- پیش مطالعه: چالش اصلی در پیش مطالعه، انتخاب منبع است. غرض از پیش مطالعه، دریافت اطلاعات اولیهای است که کمتر از متن کتاب اصلی است و درعین حال ذهن را آماده میکند. منابعی که میتوان برای این منظور مورد استفاده قرار داد به شرح ذیل است:
- مطالعه متن کتاب اصلی: اشکالی که در این نوع پیش مطالعه وجود دارد، زمان بر بودن آن است؛ خصوصا در مورد متونی مانند کفایت الاصول.
- مطالعه حواشی و شروح مربوط به کتاب اصلی، که توضیحی و تلخیصی میباشند.
- مطالعه کتابی که در سطح پایین تر قرار دارد. مثلا خواندن اصول فقه مظفر.
کتاب ایضاح الکفایه برای دروسی که تعمیق بیشتری دارند، پیشنهاد میشود. در صورتی که عمق کلاس کمتر است، پیش مطالعه اصول فقه مظفر مناسب است.
- حضور موثر در درس: این مرحله به برخی مباحث فیزیکی و متا فیزیکی مربوط میشود. از عوامل فیزیکی میتوان به استراحت مناسب در شب، تغذیه مناسب، پرهیز از خوردن سردیجات، شرایط فیزیکی کلاس مانند درجه حرارت و... . بالابردن اسباب توفیق از عوامل متافیزیک تاثیر گذار در این مرحله است. عواملی مانند، با وضو بودن، دعا برای نویسنده کتاب در نماز شب و... .
- مطالعه بعد از درس: ابتدا لازم است حواشی و شروحی که استاد و مدرّس استفاده میکند شناسایی شود و همان منابع مورد استفاده قرار گیرد.
- استفاده از منابع کمکی: عمده استفاده از شروح و حواشی در این مرحله است. شرح و حاشیه منابع تکمیلی هستند و اصالت ندارند. دو دسته منبع کمکی لازم است: منابع توضیحی و انتقادی. استفاده از منبع توضیحی به این دلیل است که توضیح استاد صحت سنجی شود و احیانا اگر متن کتاب دارای توضیحی غیر توضیح استاد است، با توضیح دیگر متن آشنا شده و بین آن دو قضاوت شود.
به نقل آقابزرگ تهرانی، تدریس کتاب کفایه پس از تالیف توسط آخوند خراسانی شروع شده است و این جزء مزایای این کتاب است. همچنین روشن شد که طلاب در فهم متن کفایه دچار اشکال هستند و برخی نکات دقیق که انتظار میرفت طلاب از مطالب کتاب به آن نکات دقیق منتقل شوند، مخفی و پوشیده باقی میماند. برای این دو منظور، حلقه چهار نفره از معتمدین آخوند شکل گرفت. شیخ محمد حسین اصفهانی، آقا ضیاالدین عراقی، سید حسین بروجردی، مرحوم قوچانی افراد حلقه مذکور هستند که بر اساس شواهد و قرائن ظاهرا آخوند امر تالیف شرح و حاشیه را به اصفهانی و قوچانی واگذار کرده بود. قوچانی به دنبال حاشیه توضیحی و اصفهانی در صدد تالیف حاشیهای دقیق برآمد و ظاهرا شروع نگارش هر دو حاشیه در زمان حیات مرحوم آخوند بوده است؛ زیرا تعبیر دام ظله در اوایل کتاب وجود دارد. بر این اساس حواشی این دو بزرگوار با توجه به اینکه جزء شاگردان خاص و حلقه استفائات آخوند بودهاند و با وی مراوداتی داشتهاند بر حواشی و شروح دیگر مقدم هستند.
همین دیدگاه در مورد بحر الفوائد آشتیانی و تقریرات میرزای شیرازی در بین حواشی و شروح رسائل نیز وجود دارد.
مشکینی از شاگردان خاص قوچانی است؛ اگرچه شاگرد آخوند نیز بوده است؛ اما جزء نزدیکان وی محسوب نمیشود. وی قریب به بیست دوره کفایه تدریس کرده است و در ضمن تدریس متوجه میشود که برخی ابهامات در متن کفایه وجود دارد که در حاشیه قوچانی تبیین نشده است. به همین دلیل حاشیهای نوشت که دیدگاه غالب در آن توضیح مطلب است.
فیروزآبادی از شاگردان مشکینی است که بازهم به دلیل وجود برخی ابهامات در متن کفایه، دست به تالیف حاشیه دیگری میزند.
در مورد حواشی توضیحی باید از مطالعه حاشیه قبل از مطالعه متن کتاب و تفکر پرهیز کرد؛ بلکه باید ابتدا متن کتاب مورد تفکر قرار گیرد و در صورت روشن نشدن مراد نویسنده یا تردید در آن، به حاشیه رجوع شود. بنابراین باید برای تطبیق ما یفهم با مراد نویسنده به حاشیه مراجعه نمود.
در مورد منابع انتقادی به نظر میرسد حاشیه اصفهانی بهترین منبع است؛ زیرا وی جزء خواص آخوند بوده است و بسیار عمیق است؛ اما باید دقت داشت که این حاشیه دارای اصطلاحات فلسفی فراوان است و تنها برای طلابی مناسب است که فلسفه را در حد این حاشیه فراگرفته باشد؛ در غیر این صورت فهم حاشیه زحمت بسیار زیادی خواهد داشت. از دیگر منابع انتقادی میتوان به حقائق الاصول اشاره کرد.
مقصود و هدف از مطالعه حاشیه انتقادی این است که خواننده گلوگاه بحث را بشناسد و بعد در مورد صحت و سقم نقدی که وارد شده بیندیشد. این کار موجب افزایش قدرت تفکر است.
نکتهای که باید بدان توجه شود این است که در دنیای کنونی داشتن اطلاعات تعیین کننده نیست؛ بلکه تجزیه و تحلیل تعیین کننده و حائز اهمیت است. افزایش قدرت پردازش و تحلیل در فهم و توضیح متن و سپس نقد آن، با بچالش کشیدن فکر و ذهن میسر خواهد بود. بنابراین هدف نهایی فهم مطالب محشین نیست؛ بلکه هدف نهایی افزایش قدرت تجزیه و تحلیل است.
یکی از اشکالات کفایه الاصول عدم ارائه نگاه تاریخی در موضوعات اصولی است. رسائل نیز کم و بیش مبتلا به این اشکال است. برای پر کردن این خلأ، مطالعه آثار آیت الله بروجردی توصیه میشود.
البته در مقطع سطح نیازی به مطالعه تمامی مبحث نیست؛ بلکه تنها بخشی از کتاب که در آن نگاه تاریخی مربوط به موضوع بحث ارائه شده است، مطالعه میشود.
یکی از منابعی که میتواند در به عنوان منبع کمکی مورد استفاده قرار گیرد، نهایه الافکار آقا ضیاءالدین عراقی است. البته رجوع به کلام ایشان برای هر طلبه؛ بلکه برای هر استادی نیز توصیه نمیشود. ایشان دارای دقائق وظرائفی است که ممکن است حتی در کلام اصفهانی هم وجود نداشته باشد. البته فهم کلام ایشان سخت تر از کلام اصفهانی است. البته نیاز به مطالعه تمامی بحث ایشان نیست؛ بلکه تنها ابتدای بحث که در کلام ایشان مطرح شده است را میتوان برای فهم بهتر کفایه مطالعه کرد.
یکی از مسائلی که باید در مورد کفایه و رسائل و دیگر کتب مورد توجه قرار گیرد، به روز نبودن این کتب است. برای رفع این مشکل باید به منابعی رجوع کرد که این خلأ را پر کند. پیشنهاد میشود از مطالب امام خمینی(ره)، آیت الله خویی(ره) و آیت الله تبریزی(ره) در این زمینه استفاده شود.
نکته حائز اهمیت این است که برای هر بحث نیازی به رجوع به تمامی این منابع نیست؛ بلکه باید در طول سال و به صورت گروهی و به تناسب خلأهایی که در بحث وجود دارد، مورد استفاده قرار گیرد.
- مباحثه: مباحثه نباید صرفا تکرار کلام استاد باشد؛ بلکه باید فهم شخص پس از رجوع به منابع باشد.
لازم است سه مرحله عبارت خوانی، خارج متن و تطبیق طی شود و باید محصول تفکرات شخص پیرامون مساله به اشتراک گذاشته شود و مورد بحث قرار گیرد.
- مرور کردن: برای مرور راههای گوناگونی وجود دارد: تقریر نویسی، ضبط کلید واژهها و گلوگاهها، مطالعات دورهای هفتهای و... از جمله این روشها است.
- تدریس: باید توجه داشت که تدریس باید در یک مرحله پایینتر انجام شود؛ یعنی پس از اتمام کفایه اصول فقه یا الموجز تدریس شود.