سایت مرکز فقهی


 

«گزارش کرسی آزاد اندیشی گروه اصول فقه مرکز فقهی ائمه اطهار »
ارائه دهنده: حجت الاسلام و المسلمین سید حسن روحبخش
ناقد: حجت الاسلام و المسلمین علی امینی نژاد 
دبیر علمی: حجت الاسلام و المسلمین محمد توکلی
موضوع جلسه: نقد و بررسی نظریه فعل (راه حل محقق نائینی در بحث جبر و اختیار)
تاریخ: 02 / 11 / 1403
 گزارشی از اهم مطالب بیان شده در این جلسه تقدیم می‌گردد.
ارائه دهنده: حجت الاسلام و المسلمین روحبخش 
مقدمات بحث
1-    جبر و اختیار بحث مهمی است و به نوعی نخ تسبیح معارف محسوب می‌شود و در سایر موارد اثرگذار است. مباحث آن‌گونه که در فلسفه بیان شده است، منتهی به جبر است و ضرورت علیّ شامل خداوند نیز خواهد شد و شکاف بین فلسفه و کلام نیز در همین موضوع ریشه دارد که آیا واقعا خلقتی صورتی گرفته یا صرفا تطور است؟ همچنین بحث ربط حادث به قدیم، بعضی از بحث‌های وحدت وجود و بحث‌های زیاد دیگری نیز به این موضوع مرتبط است و بر این اساس بسیار موضوع مهمی است.
2-    محقق نائینی در فقه و اصول دارای ابتکاراتی است؛ اما در میان همه این ابتکارات، ایشان در بحث جبر و اختیار از نظریه فعل خود بسیار تمجید می‌نماید و چنین تعبیر می‌کند: «و هذا الّذي ذكرناه هو مذهب الإمامية و من أسرار العلوم الإلهية رزقنا اللَّه تعالى الوصول إليها»  و بسیار مبتهج است.
3-    نظریه محقق نائینی در علم کلام دارای سابقه است. در بحث‌های کلامی قدما نیز موضوع جبر و اختیار را با انّا فاعلون شروع می‌کنند که پایه‌های تشکیل نظریه فعل است. در کتب کلامی از الفاظ رهزن مانند اختیار و ... استفاده نشده است و با همین جمله که ما انجام دهنده و فاعل هستیم بحث را مطرح کرده‌اند.
4-    مساله اختیار بدیهی است و در اذهان وجود دارد. حتی اگر این بحث از نظر علمی حل نشود، هیچ عاقلی این اجازه را به خود نمی‌دهد که عقوبت جزای عمل خود را نپذیرد. اما بداهت این موضوع سبب عدم طرح مساله به صورت علمی نمی‌شود؛ خصوصا اینکه در مجامع علمی ممکن است به صورت شبهه این مباحث مطرح گردد که لازم است به شبهات نیز پاسخ داده شود. علاوه بر اینکه انکار اختیار، انکار ضروری همه ادیان است.
شروع بحث
نکته آغاز بحث محقق نائینی قانون ضرورت علیّ   عنوان می‌کند. ایشان معتقد است که این قانون در مورد فعل انسان صادق نیست و این موجود (فعل) خارج از مصبّ قانون ضرورت علیّ است. 
به عقیده ایشان فاعل مختار نسبت به فاعل غیر مختار (حرکت برگ درختان، تپش قلب) امری مازاد دارد. یعنی میان حرکت برگ و قلب و حرکت دست تفاوت وجود دارد. فلاسفه امر مازاد و وجه تمایز را وجود شوق و علم می‌دانند. محقق نائینی این موارد را کافی نمی‌داند؛ زیرا مثلا زندانی که تشنه است و احتیاج مبرم به آب دارد، طبیعتا به تشنگی خود علم دارد و نسبت به نوشیدن آب نیز دارای شوق است؛ اما اگر شخص دیگری آب را در دهان او بریزد، آیا به این عمل اختیار می‌گویند؟ روشن است که این عمل اختیار نیست.
به نظر محقق نائینی وجه تمایز بین دو حرکت، صَرف القدرة است که از آن به اراده تعبیر می‌کند. یعنی آنچه در انسان وجود دارد اما در حرکت برگ درخت نیست، فعل است یا به تعبیر دیگر انجام دادن است. اینکه شوق وجه تمایز باشد، اصلا خودش محل نزاع است و کسانی مانند محقق خویی و امام خمینی(ره) آن را در فعل اختیاری لازم نمی‌دانند و حتی برخی علم را در تعمد دخیل می‌دانند نه در اختیار.
تصور صحیح از کلام ایشان مبتنی بر دقت بر مقدماتی است که راه را برای درک کلام ایشان هموار می‌نماید: 
1-    یکی از نکاتی که برای تصور صحیح کلام محقق نائینی و سپس تصدیق آن لازم است، موضوع مسبوقیت قدرت است. به این معنا که به نظر محقق نائینی انسان دارای قدرت است اما برگ درخت اگرچه دارای حرکت است؛ اما فاقد قدرت است. سوال این است که ماهیت قدرت چیست؟ قدرت عبارت است از توانایی فعل و ترک.
2-    انفعال: قانون ضرورت علیّ در فعل و انفعال صحیح است. یعنی اگر فعل اختیاری صورت می‌گیرد، انفعال محقق می‌شود.
3-    ایجاد: در عالم واقع و در خارج، ایجاد وجود دارد. ایجاد مستقلا وجود دارد. ایجاد به معنای هستی بخشی ممکن است مورد انکار قرار گیرد و وجودی مستقل نداشته باشد؛ اما ایجاد به معنای حرکت دادن، مانند تحریک دست، زبان و... دارای وجودی مستقل است. یعنی می‌توان گفت که زید ایجاد کردن را انجام داد. به عبارت دیگر هر کار فاعل مختاری ایجاد است. اساسا بحث در کفایه در مورد اتحاد طلب و اراده نیست؛ بلکه در اصل وجود طلب است. در مقابل محقق نائینی معتقد است که طلب وجود دارد و همین است که اختیار را ثابت می‌کند و مقصود از طلب همان ایجاد است. حتی مرحوم آخوند که منکر وجود طلب است، در مواردی به صورت ارتکازی وجود آن را مطرح کرده است. به عنوان نمونه در دلالت صیغه امر بر مره و تکرار، می‌نویسد: «فإن المنصرف عنها ليس إلا طلب إيجاد الطبيعة المأمور بها».  اگر تحقق ایجاد در خارج محال است، طلب محال خواهد بود. این نشان می‌دهد که در ارتکاز آخوند نیز همین مطلب وجود دارد.
ناقد: حجت الاسلام و المسلمین علی امینی نژاد
1-    مساله جبر و اختیار از مسائل فوق پیچیده هستی است و بر خلاف آنچه در مقاله ارائه دهنده مبنی بر سهل بودن حل آن مطرح گریده است، مساله مشکلی است و دو سه هزار سالی است که ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. خود محقق نائینی نیز تصریح دارد که این از اسرار الهی است که خود بیانگر سهل نبودن این بحث است. یکی از معجزات ائمه مساله «الامر بین الامرین» است که حقیقتا فهم آن نیز مشکل است و در روایات نیز بیان شده است که میان جبر و اختیار به اندازه فاصله میان آسمان و زمین است.
2-    جبر در مقابل تفویض است و نه اختیار. در جایی که نه جبر و نه تفویض باشد، اختیار وجود دارد. اما معتزله نیز بحث فعل را مطرح کرده‌اند و هیچ تفاوتی میان نظریه فعل محقق نائینی و تفویض معتزلی وجود ندارد و این نظریه همان تفویض را بازگو کرده است.
3-    کسانی مانند محقق نائینی برای توحید افعالی چه توجیهی دارند. آیاتی مانند: «و الله خلقکم و ماتؤمرون»، «و ما تشاءون الا ان یشاء الله» را چگونه تبیین می‌کنند؟
4-    محقق نائینی اصل قانون علیت را پذیرفته است. این قانون به این معنا است که اگر چیزی امکان وجود و عدم داشته باشد، رجحان یک طرف بر دیگری محتاج به دلیلی از خارج است. اگر خود به خود یکی از طرفین رجحان پیدا کند، ترجّح بلا مرجح است و تخریب قانون علیت است. در موضوع محل بحث یعنی فعل، کلام آن است که فعل نسبت به وجود و عدم استواء نسبت دارد. اگر این فعل محقق شود به معنای وجود عاملی برای ترجیح فعل بر ترک است. بر اساس نظریه فعل عامل ترجیح، نفس انسان است. ظاهرا برخی متکلمین ترجیح بلا مرجح را فاقد اشکال می‌دانند و چنین توجیه می‌کنند که نفس دارای سلطه و اقتدار و است می‌تواند یکی از طرفین را بر دیگری ترجیح دهد. سوال اساسی آن است که خود این سلطه و اقتدار، فعلی از افعال است و ممکن الوجود است و نسبت سلطه نفس به انجام و ترک فعل، علی السویه است. در چنین وضیعتی اگر سلطه انسان نسبت به یک طرف اعمال شود، این ترجیح بلا مرجح به ترجح بلا مرجح باز می‌گردد. بنابراین پذیرش این نظریه قانون علیت را تخریب می‌کند و قانون علیت قانون مادر است و در قواعدی مانند الواحد، سنخیت، ضرورت علت و معلول، از خود قانون علیت استفاده می‌شود و منفک از یکدیگر نیستند و به همین دلیل پذیرش قانون علیت به معنای پذیر سایر این قوانین است از لوازمات قانون علیت است و عدم پذیرش هر یک از این قوانین به منزله عدم پذیرش قانون علیت است.
ارائه دهنده: حجت الاسلام و المسلمین سید حسن روحبخش
بحث پیرامون نظریه فعل پس از عبور از اشکالات اصل اختیار است. یعنی اشکالات عام بحث جبر و اختیار مد نظر نیست.
در مورد بحث تفویض، کسانی مانند فاضل مقداد و دیگران معترف هستند که ما با معتزله تفاوتی نداریم و تفویض را پذیرفته‌اند. البته تفویض به باطل و صحیح تقسیم می‌شود. تفویض باطل به معنای بی دینی است و لاجبر در مورد اطاعت و لا تفویض در مورد معصیت. یعنی اطاعت از روی اکراه نیست و معصیت نیز به معنای مغلوب کردن خدا نیست. 
در مورد توحید افعالی نیز باید گفت که توحید افعالی مطلب صحیحی نیست؛ قرآن می‌فرماید «یخلقون افکا». علامه طباطبایی در حاشیه بحار که علامه مجلسی بحث خالقیت اعمال را مطرح می‌کند، فرموده است که این سخن شرک ظاهر است. تمرکز کلام نائینی نیز بر همین مساله است که چه چیزی است که انسان خالق آن است اما خدا خالق آن نیست؟ پاسخ فعل انسان است. 
استحاله ترجیح بلامرحج کلام صحیحی نیست؛ زیرا ترجیح مرجوح بر راجح نیز در حال وقوع است، مانند خودکشی. به عقیده محقق نائینی اصرار بر قانون ضرورت علیّ منجر به تالی فاسد بزرگی است و آن عبارت است از اینکه هستی بدون ایجاد بخش خواهد شد. اگر همه چیز «شدن» باشد و فاعلی در میان نباشد، موجد هستی کسی خواهد بود؟ البته برخی فلاسفه پذیرفته‌اند و همه چیز را مانند موج و دریا می‌دانند. تعبیر می‌کنند که: «رجعت العلیه و الافاضه الی تطور المبدا الاعلی».
در مورد آیات موهم جبر نیز باید گفت که هر یک از این آیات با عقل قطعی که وجدانا انسان را مختار می‌یابد، مخالف است و هریک پاسخی دارد.
ناقد: حجت الاسلام و المسلمین علی امینی نژاد
به نظر می‌رسد که هیچ‌کس غیر فیلسوفان صدرایی این موضوع را حل نکرده‌اند. علت نهی از عموم افراد نیز سختی و مشکل بودن مطلب است. تفویض و جبر محل نقد روایات لاجبر و لاتفویض است. یعنی نکته‌ای در تفویض معتزله وجود داشته است که محل نقد ائمه قرار گرفته است. متاسفانه اصولیان در دوره‌های متاخر یکی از ضعیف‌ترین آراء کلامی اهل سنت را به عنوان رای معصومین مطرح کرده‌اند.
راجع به امکان ترجیح مرجوح بر راجح نیز باید به این نکته توجه شود که کلام راجع به برآیند کلی و  نهایی کار است. یعنی ممکن از دیدگاه ما یک عملی مرجوح باشد؛ اما مادامی که از نگاه فاعل، راجح نباشد، آن عمل را انجام نمی‌دهد. به عبارت دیگر تا فعل مرجوح از جهتی راجح نگردد، فاعل آن را اختیار نمی‌کند. اصلا اختیار به معنای خیر گزینی است. یعنی پس از بررسی کامل به یک نتیجه می‌رسد که این فعل رجحان من جهة دارد.
مشکل‌ترین اشکال در مورد نظریه سلطه نفس این است که نفس به هر دو طرف مساوی است. فعل انسان نیز پدیده‌ای از پدیده‌های عالم است و نیاز به رجحان دارد سلطه نفس به فعل یا ترک.
ارائه دهنده: حجت الاسلام و المسلمین سید حسن روحبخش
علیت سه نوع است:
1-    تطورات: آتش که علت گرم شدن ظرف است. حرارت آتش جدا شده و به ظرف منتقل می‌شود.
2-    ایجاد: علیت به معنای ایجاد. انسان عمل را ایجاد می‌کند.
3-    ایجاد خداوند که به صورت لامن شیء است.
 

تعداد بازدید :51
تصاویر
کليه حقوق اين سايت متعلق به مرکز فقهي ائمه اطهار (ع) است.