اولین کرسی گروه اصول فقه با موضوع جریان استصحاب در شبهات مفهومیه با حضور آیت الله نجفی بستان به عنوان ارائه دهنده و آیت الله قائنی به عنوان ناقد و حجت السلام و المسلمین پورصدقی به عنوان دبیر علمی در تاریخ 24/12/1400 در مرکز فقهی ائمهاطهار (ع) برگزار شد. در این کرسی علمی که با حضور اساتید و فضلای حوزه علمیه برگزار شد جریان استصحاب در شبهات مفهومیه مورد بررسی قرار گرفت. نخست ارائه دهنده محترم ادله جریان استصحاب در شبهات مفهومیه را بیان نموده و سپس ناقد محترم به نقد ادله و سخنان ارائه دهنده پرداخت. مطالب بیان شده به نحو اختصار در سه بخش ارائه می گردد. در بخش اول، ارائه نظریه پرداز، بخش دوم انتقادات ناقد محترم و در بخش سوم دفاعیات نهایی ارائه دهنده از نقدهای مطرح شده بیان می گردد.
بخش اول: سخنان نظریه پرداز، استاد نجفی بستان (حفظه الله)
انواع شبهه مفهومیه: 1- تردد مفهوم بین دو احتمال متباین 2- تردد مفهوم بین اقل و اثر
نوع اول مانند مفهوم غروب که بین استتار قرص و ذهاب حمره مشرقیه مردد است و ایندو مفهوم متباین هستند. نوع دوم مانند تردد مفهوم عدالت بین اجتناب از کبائر و عدم اصرار بر صغائر و بین اجتناب از خصوص کبائر. رابطه دو مفهوم مذکور اقل و اکثر است.
سؤال اصلی این است که اگر نسبت به تحقق این مفاهیم در خارج شک حاصل شود، آیا می توان استصحاب جاری نمود یا خیر؟
قبل از پاسخ به سوال باید درنظر داشت که جریان استصحاب در شبهات مفهومیه منوط به احراز سه خصوصیت است.
1- تردید، بین دو احتمال قطعی الحدوث و قطعی العدم باشد. مثلا در مورد مفهوم غروب، محل نزاع، فرضی است که استتار قرص قطعی است و قطعا ذهاب حمره مشرقیه محقق نشده است.
2- استصحاب وجودی باشد. بنابراین مواردی که استصحاب عدمی است از محل نزاع خارج است. این خصوصیت در کلمات اصولیون به خوبی تبیین نگردیده و حتی کسانی که به جریان استصحاب در شبهات مفهومیه قائلند نیز استصحابات عدمی را مطرح می کنند که خارج از محل نزاع بوده و اشکالی در جریان آن وجود ندارد.
3- در موارد تردید بین اقل و اکثر، اکثر متیقن باشد. این خصوصیت مختص به مواردی است که مفهوم بین اقل و اکثر مردد است. مثلا مفهوم عدالت بین دو مفهوم «اجتناب از کبائر و عدم اصرار بر صغائر» و «خصوص اجتناب از کبائر» مردد است. زمانی این تردید در محل نزاع داخل می شود که یقین سابق برخواسته از معنی نخست (اکثر)، یعنی اجتناب از کبائر و عدم اصرار بر صغائر باشد. پس از ارتکاب صغیره یا اصرار بر آن، بقاء عدالت مورد شک واقع گردد. اما مواردی که متیقن اقل باشد، در محل نزاع داخل نیست. مثلا در تردد مفهوم رضاع بین ده و پانزده رضعه، اگر یقین به تحقق عشره رضعات وجود داشته و تحقق رضاع مشکوک باشد، اقل متیقن بوده و خارج از محل نزاع خواهد بود؛ زیرا رضاع فاقد حالت سابقه بوده و متیقن امری عدمی یعنی عدم تحقق رضاع است.
با عنایت به این مطالب، پاسخ به سوال اصلی بیان می گردد و اشکالات مطروحه نسبت به جریان استصحاب، مورد بررسی قرار میگیرد.
بحث و نزاع در استصحاب شبهات مفهومیه، هم در استصحاب خود مفهوم و هم در استصحاب موضوع، جاری است. اشکالات در هر دو قسم به شرح ذیل است:
- اشکالات مربوط به استصحاب مفهوم
در مورد استصحاب مفهوم دو اشکال مطرح گردیده است:
الف) موضوع مورد استصحاب باید دارای اثر شرعی باشد، در حالی که مفهوم، فاقد اثر شرعی است؛ زیرا موضوع آثار شرعی، واقع و مصداق خارجی است.
ب) این استصحاب فاقد یکی از ارکان استصحاب یعنی شک در بقاء است؛ مثلا در مورد مثال یوم، اگر غروب به معنی استتار قرص باشد یقینا محقق شده و اگر به معنی ذهاب حمره مشرقیه باشد، یقینا محقق نیست. بنابراین رکن دوم استصحاب یعنی شک در بقاء، وجود ندارد.
2- اشکلات مربوط به استصحاب مصداق
الف) اشکال عدم تمامیت ارکان استصحاب، نسبت به استصحاب مصداق نیز مطرح است. توضیح اینکه اگر انتهای روز، استتار قرص(غروب خورشید) است، قطعا محقق شده و روز به اتمام رسیده است و اگر انتهای روز ذهاب حمره مشرقیه(مغرب) باشد، قطعا محقق نشده و روز باقی است. درنتیجه شک در بقاء به عنوان رکن دوم استصحاب، مفقود است و امکان جریان استصحاب وجود ندارد.
گاهی اشکال به صورت دیگری مطرح میشود. مثلا در مورد آب حوضی که قبلا کر بوده، اما با کم شدن مقداری از آن، کریت آب محل تردید قرار میگیرد. نمیتوان در مورد آبی که اکنون در حوض باقی است، استصحاب کریت کرد؛ زیرا نمیتوان گفت که این آب کر بوده است؛ چرا که ممکن است این آب بعض الکر بوده باشد. صحیح آن است که گفته شود، آب کری موجود بود، نه اینکه آب فعلی کر بود؛ زیرا ممکن است ضمن کر و بعضی از کر بوده باشد. علت هم این است که مفهوم کر مردد است بین اکثر که قبل از برداشتن مقداری از آب محقق بوده و بین اقل که اکنون محقق است. در نتیجه یقین سابق برای استصحاب کریت هذا الماء شکل نمیگیرد و استصحاب قابلیت جریان نخواهد داشت. همچنین نمیتوان کریت آبی که قبل از کم شدن کر بوده، استصحاب نمود؛ زیرا استصحاب کلی و اثبات فرد، و اصل مثبت خواهد بود.
استصحاب وجود الکر که جامع وجودی بین اقل و اکثر است نیز قابل استصحاب نمی باشد، اشکال موجود در جریان این استصحاب از ناحیه فرد مردد است. این اشکال، در استصحاب مصداق که مورد گفتگوی ماست نیز مطرح شده است. ولی به نظر می رسدصحیح آن است که استصحاب در ناحیه مصداق مانعی نداشته و قابل جریان است.
برای جریان استصحاب باید موضوع به نحوی در نظر گرفته شود که از حوزه مفاهیم نباشد. بلکه باید واقع و خارج که منشا آثار شرعی است لحاظ شود. در مثال نهار تا قبل از استتار قرص، یقینا مصداق روز محقق بود، پس از استتار قرص و شک در بقاء نهار، مصداق خارجی روز که یقینی الحدوث است، استصحاب میشود. ارکان استصحاب در این مثال تمام است. اگر چه نزد شخص، غایت مفهوم نهار مردد بین استتار قرص و ذهاب حمره مشرقیه است؛ اما این تردید مربوط به مفهوم است؛ در حالی که آنچه مورد استصحاب قرار گرفته مصداق خارجی است؛ بنابراین مانعی از جریان استصحاب وجود ندارد؛ زیرا مفهوم نهار هرچه باشد در واقع تا قبل از استتار قرص، نهار محقق بوده است. پس از استتار قرص، بقاء واقع همان نهار مورد تردید است. بنابراین مورد استصحاب مفهوم نهار نیست بلکه واقع نهار است.
بخش دوم: نقد از سوی ناقد محترم استاد قائینی(حفظه الله)
معظم محققین در عدم جریان استصحاب در مفهوم مردد اتفاق نظر دارند. کلمات شاذی نیز جریان استصحاب در شبهات مفهومیه را پذیرفتهاند.
منشأ عدم جریان استصحاب در شبهات مفهومیه
از جمله شروط جریان استصحاب این است که موضوع در استصحاب دارای اثر شرعی باشد یا مستصحب خود، حکم شرعی باشد. اگر اثر مترتب به وسیله استصحاب امر غیر شرعی باشد در این صورت اصل ثبت خواهد بود. علت عدم جریان این است که با استصحاب یوم بعد از استتار قرص، وضع و لغت اثبات میشود و این عمل از روشنترین مصادیق اصل مثبت است. توضیح اینکه، بقاء نهار پس از استتار قرص به این معنی است که یوم برای مفهومی وضع شده که در زمان پس از استتار قرص نیز آن مفهوم صادق است. به عبارت دیگر با استصحاب یوم و اثبات عدم اختصاص کلمه یوم به ما قبل از استتار، عنوان یوم صادق خواهد بود و صدق عنوان یوم به این معنی است که وضع کلمه یوم شامل بعد از استتار قرص نیز میگردد. پس از صادق بودن عنوان یوم نیز احکام مربوط به آن از قبیل وجوب امساک، عدم جواز صلات، عشره ایام برای نماز مسافر و... مترتب گردد. اما همچنانکه بیان گردید اگر بقاء یوم استصحاب شود و وضع و لغت نتیجه گرفته شود، اصل مثبت بوده و فاقد اعتبار است؛ زیرا وضع و لغت نه امر شرعی و نه موضوع حکم شرعی است. البته عدم جریان استصحاب در وضع، منحصر به شبهات مفهومیه نیست بلکه به طور کلی استصحاب در وضع و لغت مجالی برای جریان ندارد. تنها در مواردی از قبیل شک در نقل و شک در نسخ وضع و امثال این موارد استصحاب قابل جریان است. بر همین اساس است که در موارد اختلاف در مدت اجاره، استصحاب جاری نمیشود. این مورد اگر چه از نوع شبهه موضوعیه است اما سنخ این مساله با مساله شبهه مفهومیه یکی است. مثلا مدت اجاه بین شش ماه و یکسال مورد اختلاف طرفین است. آیا در این مثال نسبت به ماه هفتم که محل تردید و شک قرار دارد، میتوان اجاره ای که قطعا در ماه پنجم محقق بوده را استصحاب نمود؟ هیچ فقیهی در این موارد بقاء اجاره را استصحاب نمی کند و در نتیجه کسی قول مدعی یکسال را موافق با اصل نمیداند. این در حالی است که بقاء نهار پس از استتار قرص دقیقا مانند مثال اجاره است.
بخش سوم: پاسخ استاد نجفی بستان (حفظه الله)
بحث وضع مربوط به مفاهیم است و ارتباطی با آنچه ما آنرا پذیرفتیم ندارد. استصحابی که در شبهات مفهومیه بیان گردید استصحاب مصداق و واقع است که این هیچ ارتباطی با وضع و مفاهیم ندارد. به بیان دیگر موضوع اثر شرعی نهار واقعی است و در موارد شک، موضوع اثر شرعی یعنی نهار واقعی استصحاب می شود. روز، یک وجودی خارجی است که شارع احکامی را بر آن مترتب کرده است. این وجود تا قبل از استتار قرص موجود بوده است. پس از استتار قرص و شک در بقاء نهار، همان موجود خارجی استصحاب می شود. بنابراین در هر موردی که مفهوم بین متباینین یا اقل و اکثر مردد باشد، برای جریان استصحاب باید مصداق خارجی در نظر گرفته شود و استصحاب بر آن اساس صورت گیرد.