ارائه دهنده: حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد علی خادمي كوشا
دبير جلسه: حجت الاسلام دکتر محمد رضا محمودی
زمان برگزاری: 9/22 / 1401
دبير جلسه:
بسم الله الرحمن الرحيم. اللّهم صلّ علي محمد وآله محمّد وعجل فرجهم. عرض سلام و ادب داريم خدمت همه سروران عزيز و اساتيد معظمي كه در جلسه حضور يافتند بالاخص جناب حجتالاسلام والمسلين دكتر محمدعلي خادميكوشا عضو هيئت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي. بحثي كه انشاءالله در اين جلسه خدمت حضرت استاد هستيم ابعاد فقهي تعاملات مالي در بازيهاي يارانهاي هست. من در آثار حاج آقاي خادمي كوشا ، دوتا كتاب دیدم كه با این موضوع مرتبط هست يكي كتاب قراردادهاي الكترونيكي از منظر فقه و حقوق كه ايشان سال 1397 به رشته تحرير درآوردند و يكي هم بحث معاملات جديد كه شايد با اين بحث همپوشاني داشته باشد. همانطور که مستحضر هستيد غريب به بيست سال پيش موقعي كه بازيهاي ديجيتال از يك فضاي سنتي خارج شد با آمدن نرمافزار گارنا، تبديل شد به يك فضاي بستر بازيهاي اينترنتي و هر چه كه جلوتر آمديم ديگر الان مقوله كسب درآمد با بحث صنعت گِين گره خورده است. حالا بعضي اوقات ميشود گفت مستقيم مثل كلشاف كلنس كه مستقيم افراد ميآمدند اكانتها را ميفروختند كسب درآمد ميكردند تبادلات مالي شكل ميگرفت و بعضي از اوقات هم غير مستقيم مثلاً پديده استريمرها كه در حال حاضر ما بعضاً سرويسها و سايتهايي را داريم به خاطر گردشهاي مالي عجيب اين بحث كه فقط براي بحث همين استريم بازيهاي ديجيتال درست شدند مثل پلياستيشنناو، جيفُرسناو، مثل سرويس جام، گوگل استاديا يا شدو يا حتي در سرويسهاي معمولي روزمره ما مثل همين آپارات، مثل يوتيوب، بخشهايي اضافه شده براي همين قضيه استريمر كه به خاطر كسب درآمدهاي بيش از حد و اندازه اينهاست.
حالا ما اين جلسه خدمت استاد هستيم تا اينكه به ابعاد فقهي تعاملات مالي در اين بازيها بپردازيم.
ـ استاد خادمی کوشا
بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين والصلاة علي رسوله و آله الطاهرين. خيلي خدا را شاكرم كه در يك جمع دوستانه و علمي، حاضر هستم و انشاءالله كه از وجود همه شما استاد معظم جناب نهاوندي و عزيزان ديگر فيض ببريم. موضوع بازيهاي رايانهاي امروزه ديگر مسئله عام البلوايي شده كه ضمنش فرصتهاي كلاني هم ميتواند داشته باشد حالا فقط بحثهاي اقتصادي نيست. فرصتهاي تربيتي فراواني در بازيها مشاهده ميشود و بسياري از اين استفاده ميكنند و يا سوء استفاده ميكنند ما به هر دو نگاهش به بازيها نگاه ميكنيم هم نگاه سلبي هم ايجابي و هم نگاه انفعالي، هم فعال، به همهشان هم نياز داريم.
موضوع شناسی؛ گام اول
در حوزه فقهي وقتي يك موضوعي مطرح ميشود اولين چيزي كه براي يك فقه پژوه مهم است شناخت آن موضوع به صورت تحليلي هست. وقتي كه يك موضوع ناشناختهاي در عرصه فقهي مطرح ميشود كه عنوان خاص فقهي بر آن بار نميشود. اينجا يك فقه پژوه ميگويد من بايد اين را با نگاه فقهي تحليلش كنم تا ببينم اصلاً يك موضوع است يا ده موضوع است؟ و اتفاقاً در بحث بازيهاي يارانهاي وقتي كه نگاه تحليلي به اين موضوع ميشود ميبينيم واقعاً يك موضوع بسيار پيچيده و مركبي هست كه عناوين متعدد فقهي هم ميتواند برايش بار بشود و جاي بحث و گفتگو دارد.
بازيهاي رايانهاي فقط نگاه فقهي به آن نيست. نگاه تربيتي مهم است نگاه اقتصادي مهم است نگاه فلسفي و شناختي مهم هست يك بخش آن که فعلاً محل بحث ماست نگاه فقهي به بازيها است. طبيعتاً اين موضوع را بايد شناخت با يك تحليل عرفي بايد بازي رايانهاي را شروع كنيم به شناختش، ببينيم چندتا ركن اصلي در اين بازيها هست كه آن را از بازيهاي ديگر سوا كرده. بله، جنس اولش سرگرمي هست ولي اين سرگرمي با سرگرميهاي ديگر متفاوت هست. تمام آن عناصر مهم و ركني را بايد شناسايي كنيم و بعد ببينيم هر كدامش چه مسائل فقهي ميتواند داشته باشد. ما در يك الگوي برخورد با موضوعات جديد و در يك روشي در موضوعشناسي ما ميگوييم هر موضوع جديدي كه جزء عناوين فقهي ما نيست. ابتدا بايد اين را در سه قسمت شناسايي كنيم. يكي خود محتوا را، خود موضوع را تحليل كنيم و يكي هم اهداف پيدايش و كاربردش را بررسي كنيم و يكي هم آثارش را. در اين سه حوزه و در اين سه مرحله بايد اينها شناسايي و مطالعه بشود و اگر يك چيزي مصرفي هم هست طبيعتاً در حوزه مصرف و در حوزه توليد و در حوزه توزيع، يعني توليد، توزيع، مصرف بايد بررسي بشود. يعني اين سه حالت سه مرحله را در نظر بگيريد كه محتوا و اهداف و آثار و پيامدها، از اين طرف هم در سه حوزه توليد و توزيع و مصرف بايد ديده بشود اگر اينها را ضرب در هم بكنيم بازيهاي رايانهاي هم يك مقداري معلوم ميشود در چه قسمتهايي بايد بحث بشود ولي اين فقط يك نگاه كلي از دور است.
وقتي خود بازيهاي رايانهاي را تحليل ميكنيم ميبينيم علاوه بر سرگرمي عناوين و اركان متعددي دارد. يكي اينكه به صورت نرمافزار است. اين ركن دومش هست. اين نرمافزار به گونهاي هست كه طراحي شده كاربر با رايانه يك تعاملي دارد پس تعاملي هم هست. اين تعامل بر اساس يك قانون و قاعدهاي استوار است پس قاعدهمند هم هست. در اين بازي يك نقطه پيروزي يا يك هدف داخلي هست پس هدفدار هم هست در اين سرگرمي يك داستاني غالباً هست. پس داستاني دارد. در اين سرگرمي رايانهاي و نرمافزاري ميبينيد كه بسيار زياد جلوههاي هنري هم هست. هر كدام از اينها كه گفتم خودش منشأ يعني مبدأ يك سري مباحث فقهي است. برخي از اينها برايتان آشناست. تا ميگويم جلوههاي هنري، با بسياري از عناوين مربوطه از صورتگري بگيريد تا امور ديگر هنري، حتي موسيقي، خوانندگي، همه اينها ميآيد. بعضيهايشان خب جديد است در عرصه فضاي مجازي مطرح هست مثل نرمافزاري بودنش، رايانهاي بودنش اينها مطرح هست. ما وقتي اين تحليل عرفي را در خصوص خود بازيها انجام ميدهيم ميبينم پس اركاني كه بايد روي آن بحث كنيم زياد است يكي از اركان مهمش تعاملي بودن بازيهاست. يعني كاربرگ، بازيخور، بازيكن وقتي وارد بازي ميشود يك بده و بستاني در فضاي مجازي با كمك آن نرمافزار انجام ميدهد.
اينجا خودش آغاز يك مجموعهاي از مسائل فقهي ميشود كه ما فقط يك هفتم از اين هفت عنصري را كه در بازيهاي يارانهاي شمردم يكي را آن هم تعاملي بودن را در نظر گرفتيم در بازي، بازيخور، در تعامل با رايانه، وارد كار ميشود اين تعامل، بر دو نوع است؛ مالي و غير مالي. ما الان ميخواهیم تعاملات مالي را بحث کنیم. ميخواهم بگويم واقعیتش اين است هر وقتي صحبت از بحثهاي فقهي ميشود ، ميپرسند مگر بازيهاي رايانهاي چه مسائل مهمي دارد؟ آشنا نيستند با مسائل. و اگر اين حوزهها را از هم جدا بكنند و يك نمونه را لااقل توضيح بدهيم متوجه ميشوند خيلي مسائل هست و خيلي جاي كار هست و اصلاً هدف بنده از شركت در اينجا اين هست كه عزيزان طلابمان، پژوهشگران فقهي، فقهپژوهان عزيزمان اين موضوعات را اجمالاً مطلع بشوند و بروند تفصيلش را به دست بياورند و بحثهاي فقهي بكنند. نياز داريم الان. بازيها فرصتي است براي بسياري از تأثيرگذاريهاي تربيتي، اخلاقي، حتي سياسي. خيلي حساس است حالا اشاره به بحثهاي اقتصادياش كردند كه خيلي كلان است حتي از سينما هم پیش گرفته است.
انواع تعاملات مالي در بازيهاي رايانهاي
تعاملات مالي در بازيهاي رايانهاي خودش هم دو دسته ميشود يك دستهاش اين هست كه مربوط به بازي هست. در خود بازي نيست. اكانت بازي را ميخرد و ميفروشد ولي آن مورد نظر ما نيست. ما تعامل مالي را ميگوييم كه در داخل بازي گنجانده شد. يعني آن قسمتي كه در خود بازي يك بده بستان مالي دارد. حالا گاهي پول است از حسابش كم ميشود گاهي يك كاراكتر هست كه داراي ارزش مالي است ميدهد و ميگيرد. اينها فعلاً مورد نظر ما هست. گاهي در اين بازيهاي متعارفي كه در دست اغلب مردم هست گاهي حمله ميكند به يك دهكدهاي به يك قلعهاي و چيزهايي را برميدارد چيزهايي را از دست ميدهد و همينطور.
سؤال الان اين هست كه اين تعاملات مالي از نگاه فقهي، چه حكمي دارد؟ براي اينكه نشان بدهم نگاه تحليلي در موضوعشناسي خيلي مهم هست يك مثالي ميزنم و بعد وارد بشوم عرصهها را بگويم. يادم هست همين بازي كلش اف كلنس كه در دستها زياد هست، من ميخواستم وارد بحثهاي فقهياش بشوم براي خودم شبهه داشت چون لااقل يك نظري بود كه اين اشكال دارد و نصبش برايم خلاف احتياط بود و نگاه كردن و بازي كردن با آن خلاف احتياط بود. به پسر كوچكم كه آن موقع حدود 10 ساله بود گفتم بيا تو بازي كن من ببينم چكار ميكنيد؟ نه اين كه دستور هم بدهم كه آن هم خلاف احتياط است. داشت بازي ميكرد گفتم بيار من ببينم. آن موقع يادم است اين مسئله برايمان مهم بود كه چنين بازياي كه دست خيليها هست بعضی آقایان حكمش را دادند که اشكال دارد چرا؟ چون گاهي در آن يك بده بستان مالي هست. برد و باخت هست. خب اگر ما خوب برخي از برد و باختها را نگاه كنيم ببينيم كه جهت اين برد و باخت و پولي كه ميگيرد و پولي كه ميدهد يا بالاخره كاراكتري كه به دست ميآورد ميتواند وجه ديگري هم داشته باشد كه قماري نباشد چرا بايد ما بگوييم اين قمار است. گفتند مگر ميشود برد و باخت بشود و بعد پول بگيري و آن وقت قمار نشود؟ گفتم بله، ممكن است اين بازيساز در قانون بازياش اينجوري طراحي كرده باشد كه اگر تو با اين بازي مشغول بشوي و سرگرم بشوي من چيزي از تو نميگيرم مجاني در اختيار تو ميگذارم. ولي اگر يك جايي باختي يعني موفق نشدي براي ادامه بازي از تو پول ميخواهم. بگويد تا به حالا مجاني بود از اين به بعد چون يك مرحله ناموفق بودي براي ادامهاش از شما پول ميخواهم. و كي اين پول را خواسته؟ زماني كه باختي به اصطلاح عرفي. پول هم گرفته ولي آيا قمار است؟ اگر به اين صورت باشد هيچ احدي نميگويد قمار است.
همينجا در پرانتز يك نكتهي مهم را بگويم. من در بحثهاي مسائل مستحدثه، که عمدتاً كارمان موضوعشناسي فقهي است اما از سنخي كه براي فقيه است نه از سنخي كه براي مقلد هست. اين موضوعشناسي نياز به فقاهت دارد بايد كاملاً هم موضوع كلي را بشناسد عنوان كلي فقهي را بشناسد حتي ادلهاش را هم بداند تا بتواند قيد و قيودش را رعايت كند و از اين طرف هم خود بازي را خوب بشناسد يعني واقعاً يك بحث ميان رشتهاي است اصلاً بايد با فقه آشنا باشد در حد استنباطي از اين طرف هم با بازي آشنا باشد بتواند خوب تحليلش كند بعد ببيند آيا آن عناوين اينجا هست يا نه؟ پس نگاه تحليلي به بازيها آن هم با رويكرد فقهي خيلي كارگشاست. ميتواند تكليف بازيسازهاي ما را هم روشن كند كه بدانيد چگونه بازيهايتان را بنويسيد. همان قصهاي كه «انّما يحلّل الكلام و يحرّم الكلام» آن عيناً اينجا هم ميآيد. بستگي دارد بازيساز ما آن قانون را چگونه بنويسد.
تعاملات مالي در بازيهاي يارانهاي به گونههاي مختلف اتفاق ميافتد. يك بخشش كه نامحسوس است يعني يك تعامل مالي صورت ميگيرد هر بازي خور و بازيكن وقتي وارد بازي ميشود يك تعامل مالي دارد شكل ميدهد ولي آن دخيل در محتواي بازي نيست. مثلاً اينكه اينترنتي دارد استفاده ميكند و سودش دارد به آن طرفي كه عرضه كننده هست ميرسد. بله اين يك جورهايي تعامل هست ولي اين جزء آن قسمت بازي نيست. و من نميدانم همين قسمت پنهان يك قسمت پنهانتري هم شايد داشته باشد. احتمال ميدهم بعدها لااقل از آن استفاده بشود. و آن اين است كه همين جور كه الان از رايانه استفاده ميكنند براي توليد ارز ديجيتال، احتمال ميدهم در آينده بازيها را طوري طراحي كنند كه با بازي كردن بيشتر، ارز ديجيتال توليد بشود. حالا اين كار را تا حالا كردند يا نه نميدانم يعني امكان دارد پنهان باشد ما با خبر نباشيم. همان توليدكنندههاي بازي، آنهايي كه به صورت شركتهاي بزرگ دارند كارهايي ميكنند چه بسا از اين جهت يك كارهايي كرده باشند ولي با توجه به اين پيشرفتها ميشود با يك نگاه آينده نگرانه ميشود فهميد كما اينكه يك روزي عرض كردم وقتي بحث بازيهاي رايانهاي را داشتيد بحث ميكرديد همين تعاملات مالي حالا دادن پول نقد در حساب بانكي، يا دادن كاراكترهاي ارزشمند مالي بود آن موقع عرض كردم بعيد نيست در بازيها، ارز ديجيتال هم داخل بشود. پيشبيني آن سخت هم نبود. امروزه وارد شده. الان ارز ديجيتال در بازيها بدهبستان ميشود. و من الان هم دارم ميگويم حالا نميدانم تحقق بگيرد يا نه، در آينده توليد ارز ديجيتال با كانال بازيها شكل بگيرد. يعني همچنان هي دارد كار ميكند اين كاربر نميداند دارد هر چه بازي ميكند پيش ميرود آن طرف دارد توليد هم ميكند.
اينها تعاملات نامحسوس و پنهان است. آنچه كه در بازيها اتفاق ميافتد در تعاملات مالي، آشكارش چند نوع است كه اغلب ميبينيم يكي این است كه طرفين بازي در بعضي از بازيها ابتدا با مبلغي كاراكترهاي خاصي را خريداري ميكنند در يك سبدي ميگذارند و بعد بازي ميكنند و هر كسي برنده شد از اينها چيزهايي به سبد آن يكي ميرود. اين خيلي آشكار ميشود كه همين را هر كسي ببيند فوراً ميگويد معلوم است اين قمار اينترنتي است خيلي روشن است. همين هم جاي بحث دارد جاي موضوعشناسي دارد كه ببينيم اينهايي كه در يك سبد ريختند چگونه جابهجا ميشود من فقط ميخواهم يك كد بدهم. هر جايي يك جابهجايي مالي ديدند به اين صورت، فوراً نگويید قمار است. جاي حرف دارد همينجا هم بستگي دارد كه چگونه تعريف شده باشد.
امكان دارد شخص اينجوري تعريف كرده باشد در بازي كه بگويد اين پولهايي كه شما ميريزيد در سبد، بازي ميكنيد بابت بازي شما هيچ چيزي نميخواهم. اگر كسي موفق نشد از حساب آن چيزي كم ميكنم من كم ميكنم به حساب آني كه موفق شده من چيزي اضافه ميكنم. باز از اين به جيب آن نرفته، بستگي دارد چهجور تعريفش كنيم. اين مهم است. اين كه ميگويم قانون بازي، قاعده بازي مهم است بازيساز اگر بداند اينگونه طراحي كند اين ميشود آن موقع بحث بعدي هست كه بعدها شما در آثار اين ميگوييد نه، اين نگاه اوليه اين است كه اين قمار است اين سر از قمار در ميآورد به اين دليل جلويش را بگير. اشكال ندارد جلويش را بگير بر اساس آثار، ولي فعلاً ميخواهم بگويم ابتدا تا هر چيزي را ديديم نگوييم همين قمار هست امكان دارد به خاطر بدآموزيهايش غيره و غيره بگويد جلويش را بگيريد به خاطر آثارش ولي نه به خاطر صدق عنوانش. در صدق عنوان يك فقهپژوه دقت ميكند ببيند تمام آن عناوين فقهي، آن عنوان فقهي كاملاً بر اين منطبق است يا نه. من ميگويم جاي حرف دارد بياييم بررسي كنيم ببينيم منطبق است يا نه.
يك نمونههاي ديگري هم شما در بازيها ميبينيد كه خيلي روشن افراد وارد قسمتي از قلعهاي كه در همين بازي كلاش زياد ميبينند چيزي را برداشت ميكند و ميبرد. اين هم يك ارزش مالي هم دارد آيا باز ما بگوييم اين غارت هست و اين قمار هست و اينها؟ اينجا تعامل مالي صورت ميگيرد؛ در بازي هم هست بازی خور حمله ميكند غلبه ميكند. به خاطر غلبه كردن هم حسابش پر ميشود. ميخواهم اول يك سطح كلي را بگويم. وقتي ميخواهيم نگاه قماري كنيم بايد ببينيم اصلاً مال را ميبرد يا نه؟ مال را درست تعريف كنيم ببينيم در اين بازي، واقعاً سكههاي طلا كه ميبرد مال هست يا نه؟ چگونه بفهميم مال هست؟ اول ببينيم در اين بازي خودش بابت اين پول داده يا نداده حالا اگر هم نداده آيا الان ميتواند در برابرش پول يا مال بگيرد يا نه؟ يا اصلاً نه، اينها قابل مبادلة مالي نيست.
چيزهايي در بازيها هست كه اصلاً قابل مبادله مالي نيست فقط به عنوان بازي سرگرمي در اين بازي است ولي چيزهايي هم هست که بابتش پول ميدهد. بابت آن پول ميدهد تهيه ميكند و گاهي در همين بازي قلعه، حاضرند در آن بازيهاي گروهيشان كه با همديگر هستند حاضرند مبلغي حساب جا به جا كند كه آن كاراكتر فلان را به دست آورند. يعني بابتش حاضر است چيزي بدهد. بايد ديد كه چه چيزي دارد به دست ميآورد. آيا مال هست يا نه؟ ما فعلاً داريم با اين فرض جلو ميرويم كه مال به دست آورده يعني چيزي كه ارزش مالي دارد بابتش پول ميدهند و تهيه ميكنند و اينها. همين در بازيها اتفاق ميافتد. اين تعاملات مالي به اعتقاد ما بايد تجزيه بشود. كاملاً تحليل بشود. معلوم بشود آيا اين كاراكتري كه از اين گرفته يا پولي كه از اين گرفته بابت باخت است كه بشود قمار، يا از دست اين نگرفته از دست آن بازيساز گرفته بابت جايزه بازي هست. جايزه بازي باز فرق ميكند با قمار.
چون در تعريف قمار ميگويند طرفين چيزي را بگذارند و با هم مغالبه كنند. چندتا چيز شرط است. آن چيزي كه در وسط گذاشته شده مال طرفين باشد. غلبهاي هم باشد هر كسي پيروز شد آن را ببرد. ارزش مالي هم داشته باشد. اين سه تا را حتماً بايد داشته باشد. خب اگر طرفين نگذارند شخص ثالثي اين كار را بكند بگويد شما با هم بازي كنيد هر كسي كه برنده شد جایزه اش با من ...، اين را همه نميگويند قمار است كسي كه ميخواهد حكم فقهياش را بررسي كند در اين جهت بايد موضع خودش را تعيين كرده باشد كه آيا اين را قمار ميداند يا نه؟ حالا اين يك دسته از تعاملاتي كه ما در بازيهاي يارانهاي مشاهده ميكنيم.
گاهي بعضي از اين تعاملات اساساً مربوط به برد و باخت نيست معامله است كلاً دارد معامله ميكند شخصي كه كلش آف كلنس را مجاني به دست آورده بازي كرده و برده است به مراحل بالاتر رفته. حالا ميخواهد تحويل يك كس ديگري بدهد بگويد حالا شما بيا بازي كن، اين اكانتش هم مال شما، يك مبلغي هم ميخواهد. اين تعامل مالي ولو جزو ماهيت بازي نيست ولي بالاخره در همين بازي شكل گرفته، يعني بازي را من گرفتم با آن بازي كردم مراحل بالاتر بردم ارزش بازي را بالا بردم حالا در ازای مبلغی آنرا به شما میفروشم. آقايان بعضيهايشان فرمودند اين اشكال دارد اين معامله باطل است و حرام هم هست. چرا؟ چون بر اساس غلبه به دست آورديد همان قمار است. اين يك نگاه است. اگر با يك نگاه ديگري در آن دقت كنيم ببينيم آيا واقعاً قمار هست يا نه.
آيا نميشود گفت يك بازي، يك وجود نرمافزاري دارد كه قابل تكميل و تكامل است. شما يك اسباببازي را از من ميخري، چيزهايي را به آن اضافه ميكني و بعد ميفروشي. يا مجاني به دست آوردي من گذاشتم اينجا گفتم هر كه ميتواند اينها را بردارد تكميلش كند بفروشد شما هم برميداري اين را تكميلش ميكني و با قيمت بالاتر ميفروشي. اين كه برداشتنش مهم نيست مهم اينجاست كه شما اين را پرورشش ميدهي يك چيزهايي به آن اضافه ميكني. بعد كه شما اين را برداشتي ارزش افزوده پيدا كرد، الان داري ميفروشي. يا يك تومن از من خريدي، اما الان ده مرحله بالاتر بردي داري ميگويي 100 تومان. خب سؤال كردند گفتند آيا اين جايز است يا نه؟ گفت نه. درست نيست چرا؟ اين با غلبه اضافه شده ديگر. اين قمار است. ارزش افزوده اين بر اساس غلبه است مغالبه بوده.
يك نگاه ديگر هم هست اگر آن نكاتي كه قبلش اشاره كردم اگر آنها را در قانون بازي درست طراحي كرده باشد ميگويد من با اين نرم افزار تعامل كردم مرحله بالاتر بردم تكميلش كردم. كارآيي اين بازي كه الان به شما ميدهم با آن بازياي كه من تحويل گرفته بودم فرق ميكند اين آپشنهايش بالاتر است. اين كارآيي بيشتري دارد خب قيمتش هم بيشتر است. مثل هر اسباببازي ديگر. به شرطي كه آن قسمتش را درست كنيم گفتم بر اساس غلبه آن قماري نبوده. هر چيزي هم كه من به دست آوردم خودم تلاش كردم و بابت اينها هم گاهي لازم شده براي بازيكردنش پول بدهم چون موفق نشدم پول دادم كه اجازه كار بدهند. بيشتر كار كردم بيشتر مرحلهاش را بالا بردم. ببينيد يك نما پيدا ميكند عين نماست. و لذا گفتم اگر قبلا آن بستر را ما درست كرديم؛ گفتيم که من يك فضاي بازي گذاشتم هر كسي بيايد در اينجا وارد بشود مجاني است اما به محض اينكه باخت اگر بخواهد وارد مرحله ديگري بخواهد بشود از او پول ميخواهم.
ببينيد فضا اصلاً فرق كرد و اين حرف را كي ميتوانم بزنم؟ زماني كه آن توليد كنندة من آگاه باشد فهميده باشد كه در قانون بازي آن را گنجانده باشد. اگر نگنجانده باشد چكار كنم؟ كما اينكه اينجوري هست نگفتند جهت چه هست، حالا آيا ميتواني به عرف بازيكنها مراجعه كني، از عرف بازيكنها در بياوري كه اين پولي كه ميدهند بابت باخت است يا بابت ادامه بازي است اين اعتبار دارد؟ خب يك بحث فقهي است. اين عرف بازيكنها در اينجا معتبر است يا نه؟ آيا اصالة الصحة را میتوان جاری کرد؟ بازيكن و توليد كنندة مسلمان است اينجور بازي را طراحي كرده است، آيا اصالة الصحة اينجا به من ميگويد كه بر وجه صحيحش حمل كن. اگر ميشود بر وجه صحيحي حمل كرد بر وجه صحيحش حمل كن، چرا ميگويي قمار؟ ميتواند قمار نباشد؟ پس بگو قمار نيست. هر جور كه ميشود گفت قمار نيست همانجور طراحي كن. آيا اصالة الصحة جاري ميشود يا نه؟
اينها بحثهاي جدي است نميشود ما ساده همينجور يك برد و باختي ديديم بگوييم قمار است و خودمان را در برابر اين جريان عظيمي از بازيكنها قرار بدهيم و بازيساز و بازيكن بگوييم اينها قمار است. فرصتهاي كلاني كه در بازيها هست با اين نگاهي سطحي گاهي كنار بگذاريم. بازي امروزه خيلي حرف براي گفتن دارد. اين نتيجه حرفم هست ميخواستم جمعش كنم خواستم فقط كلياتي را عرض كردم چون ديدم نه يك جا، نه دوجا، بارها من پژوهشهاي مربوط به بازيها را برايم رساندند و ديدم خيلي ساده با مسئله قمار در بازيها مواجه شدم. و درست موضوعشناسي صحيح نشده. تحليلي نگاه نكرده اند. اينها را بياورند و بعد جواب هم بدهند. اشكال ندارد.اما يك تشخيص صحيح بسیار مهم است.
با توجه به سوالاتی که مطرح شد من چند نکته را عرض میکنم.
نکته اول:
پول دادن يا ندادن تأثيري دارد يا ندارد؟ طبيعتاً نه ديگر. يعني اصلاً بعد از اينكه ما گفتيم اينها يا مجاني در اختيارش گذاشته همه ميتوانند بردارند مهم اين است كه به اينها يا هبه شد يا اباحه تصرف شد اينها جاي حرف دارد اصلاً آيا از نوع اجاره است يا از نوع اباحه تصرف است يا از نوع تمليك است؟ تمليك كه نيست واقعاً بخصوص با آن اختياراتي كه آنها خودشان دارند هر موقع بخواهند ميتوانند ببندند كلّا ، حتي شما كنسول را ميخرید و ميآوريد اگر برايت ببندند هيچي دست شما نیست يعني كنسول ميشود مثل يك پلاستيك. نميشود از آن استفاده كرد. اين پول دادن يا ندادن در اين جهت تأثيري ندارد حالا چه اباحه تصرف باشد چه حیازت ، فرقی نميکند. در جهت ديگرش بايد بحث كنيم كه آيا آن آوردههايش را تمليك است براي اين؟ مالك شده است يا آنجا هم اباحه تصرف است و اگر بخواهد به كس ديگر هم واگذار كند آيا باز تمليك است يا آنجا هم باز اباحه تصرف است؟ همينجوري يا منفعت را دارد ميدهد و واگذار ميكند اين كه من خانه را از شما اجاره كردم به همين آقا هم اجاره دادم يا نه، خانه را از شما خريدم و به اين آقا فروختم. اين بستگي دارد كه آن ماهيتش را چه بدانيم و برايش مبنا هست يعني ميشود كه اينها هيچ كدام تمليك هم نيستند. تمليك حق اگر باشد آن هم ديگر نيست. چون قرائني داريم كه اشاره كرديم از كجاها ميشود ماهيتش را فهميد، قرائني داريم كه ميتوانيم بگوييم اينها تمليك حق نيست.
نکته دوم:
اگر مبادلات داراي ارزش مالي مستقيم باشند خيلي مؤثرند در اينكه اينجا عنوان اينكه اين قمار بشود يا نشود در همين تأثير دارد و يكي از روشهايي كه ما در شناخت اين بازيهاي رايانهاي از اينكه آيا اين ماليتي كه حاصل شده قماري است يا نه، همين جهتش است كه آيا اين مستقيماً دارد در اثر كار اين رشد ميكند؟ بازی خور غلبه ميكند و غلبه او باعث ميشود كه اين ارزش پيدا كند يا نه، چيزهاي ديگري باعث ميشود مثلاً سطح بازي بالا ميرود سطح بازي بالا رفت كاراكترهاي مهمتري به او داده ميشود آپشنهاي بالاتري به او داده ميشود اين آپشنها باز ارزش دارند درواقع مردم به اين روي ميآورند. حاضرند بابت اين پول بدهند نه بابت آن كاراكتر، چون آن كاراكتر قابل جداسازي از اين بازي نيست. در جاي ديگر به هيچ دردي هم نميخورد. نميشود هم جدا كرد ولي اين بازي را به كليت اين بازي بخاطر اينكه توانايي بيشتري دارد، پول ميدهد.
نکته سوم:
ما باید انواع تعاملات را تشخيص بدهيم که مثلا از نوع اجاره هست و احكام اجاره را برايش بار كنيم يا از نوع جعاله است. مثلا اعلان كرده اين بازيها را اينجا گذاشتند هر كسي بيايد بردارد و با آن كار بكند اگر چنانچه موفق بشود اينقدر به او ميدهم. آيا از نوع جعاله است يا اصلاً يك عقد لازمي هست؟ دارد واقعاً با آن بيع ميكند اجاره نيست. عقد لازم منفعت نيست دارد يك حقي را معامله ميكند جابه جا ميكند حق استفاده از اين را واگذار ميكند. آيا از اين نوع است بله اين انواع تعاملات واقعش بحث مفصلي دارد. فقط بايد ببينيم كه چه چيزي جا به جا ميشود. بر اساس آن ميتوانيم بفهميم كه از نوع تمليك و بيع است يا از نوع اجاره است آيا منفعت فقط جا به جا شده يا يك حقي جا به جا شده است؟ چه چيزي؟ نقش قانونگذار بسیار مهم است. قانونگذار نميتواند حكم عوض كند ولي قانونگذار ميتواند موضوع را عوض ميكند من قانونگذار اگر بگويم وقتي شما برنده شديد اين مقدار به حساب شما داده ميشود اگر در قانون بازي گفتم اين از طرف بازيساز به شما داده ميشود. آن هم چه بسا هيچ پول هم نيست. حالا پول هم که باشد چون من اين را اينجا طراحياش كردم پس موضوعش ديگر اصلاً قمار نميشود نه اينكه قمار را داريم شرعي ميكنيم نه خير داريم وجهش را، جهتش را عوض میکنیم. بايد ديد اين پولي كه ميدهد بابت چه چيز داده است اين را چه كسي تعيين ميكند بابت چه چيزي است؟ قانون بازي اگر باشد؛ اگر نباشد آن موقع مسيرهاي ديگر را بايد بررسي كنيم.
نکته چهارم:
كشف نوع تعاملات، يكي از راههاي معتبر براي اينكه بدانم اين تعامل من از نوع واقعاً عقد لازم است يا عقد نيست واقعاً يك سرگرمي است يا تحصيل مال است؟ حیازت است یا چيز ديگر؟. بهترين راه و معتبرترين راه برای کشف اینها قانون بازي است. چون او خودش تعيين كرده اسمش را گذاشته، تا زماني كه خلافش را حتي اگر طرف خلافش را هم اراده كند نميتواند. اين از آن جاهايي است كه به صورت تحميلي است يعني اگر حتي خلافش را هم اراده كند نميشود چون آن بازي را او ساخته ميگويد اين پولي كه ميرود در حساب او بدان بابت باخت نيست بابت اين است كه بازيساز اينجوري طراحي كرده كه به اين آقا پرداخت بشود اينقدر جايز است. راه معتبرش قانون است راههاي غير معتبرش عرف بازيكنهاست. يكي از راههاي غير معتبرش عرف بازيهاست. عرف بازيها نميتواند تعيين كند كه اين براي چه هست. چون عرف بازيها در كشوري كه فرض كنيد اصلاً به اين مسائل پايبند نيستند يك جور است در جايي كه پايبند هستند يك جور ديگر است اينكه نميآيد موضوع را مشخص بكند اگر مشخص هم بكند مثل اصالة الصحه اصل مثبت ميشود ما نميتوانيم از اجراي اصالة الصحه برسيم. پس اين كاري كه اينجا انجام داده صحيح است علي وجهٍ صحيح. اين كه ميشود اصل مثبت. و شما در فقهتان اين را اشكال ميگيريد.
نکته پنجم: ماهیت بازی
ماهيت بازيها خيلي سؤال عالياي هست اين ماهيت بازيها چه هست و بعدش هم آن عناوين لهو و لعبي كه ايشان فرمودند.
ما در بين عربها اصلاً نداريم كه به بازي بگويند لهو. اصلاً اين را نداريم. ترفيهات ميگويند سرگرمي و تفريحات و ترفيهات. اين لهو يك بار منفي دارد بله در آن زمان عصر روايات ما، آن موقع بار منفي هم نداشته «لهو المؤمن ثلاث» همان سرگرمي بوده ولي الان نه، وانگهي. چه كسي گفته لهو حرام است؟ يك فقيه پيدا كنيد كه گفته باشد لهو حرام است لهو مطلق. خب در مكاسب هم خوانديد مرحوم شيخ ميفرمايد ما لهو مطلق حرام نداريم. لهوي كه حرام است آني هست كه صادّ عن ذكر الله. آن لعبي كه حرام است والّا قرآن كلّ اين دنيا را ميگويد اين دنيا همهاش لهو و لعب. كل دنيا را لهو و لعب ميشمارد.
لهو حرام داريم نه اينكه مطلق لهو حرام باشد حتي من الان دستم را كه تكان بدهم اين لهو است ديگر يك جور. به معناي بيفايده. نه! هر چيزي كه جلوي امور مهم تو را بگيرد مهمي كه در دين تو مهم بوده در نگاه عقلي عقلائي تو مهم بوده بايد به آن ميرسيدي به آن نرسيدي رفتي جاي ديگر، آن ميشود لهو و ميشود حرام. آن اگر صادّ عن ذكر الله باشد ديگر يك بحث امروزي هم نيست يعني يك بحث فقه جديد نيست كه اين را در مكاسب محرمه جديد گفتند «اللهو حرامٌ» بعد توضيح داده كه اين لهوي كه حرام است اين است والا مطلق لهو را احدي نميگويد حرام است. اگر بگويند حرام است كه نميتوانند زندگي كنند بله قسم حرامي دارد که صادّ عن ذكر الله، باشد. فلذا ما الگويي كه براي بازيها ميدهيم ميگوييم بازي به شرطي كه صادّ عن ذكر الله نباشد. پس اينكه غوطهوري در بازيها را ما جلويش را ميگيريم. آن غوطهوريهايي كه باعث ميشود كه طرف اصلاً زندگياش از هم بپاشد دنبال واجبات كه جاي خودش، حالا زندگي عرفياش كه ميپاشد هماني ميشود كه چند وقت پيش شنيديد بچهاي در اثر افراط در بازيها مُرد. فقط داشت بازي ميكرد اينقدر از غذا و آب خوردن افتاد که عاقبت افتاد و مرد. بله اينجوري ميشود. بيهوش ميشود و بعد هم هيچ كسي متوجه نميشود كه مرده.
ماهيت بازي خيلي مهم است كه سرگرمي هست واقعش، و نگاه اسلام به سرگرمي مطلقا منفي نيست اتفاقاً در روايت ميگويد زندگيات را تقسيم كن ساعاتي را بگذار براي تفريح و سرگرمي. بعد ميگويد از اين كمك بگير براي اطاعت و عبادت خود. يعني ما گاهي ميخواهيم يك گعدهاي بگيريم با همديگر گفتگويي كنيم يك خستگياي در كنيم حالا اين بازيها خدمتي كه به بشريت كرده واقعاً شايد بيشتر از آن ضلالتي است كه برايشان آورده. حالا در جاي خودش بايد حرف زد.
نکته ششم:
فقه بازيها چه نوع فقهي است؟ البته با نگاه نظاممند به فقه، شما هر جور نگاه كنيد فقه بازيها را هم بايد نظاممند بدانيد. اما اگر خود فقه را، گفتيد اگر اصلاً نظام را قبول نكرديد حكايت سوا ميشود. ولي چه نظام فقهي را بپذيريد چه نپذيريد مسائل فقهي بازيها نظاممند است به هم مرتبط است اشاره هم امروز كردم. فقط با يك جا نميشود پس اشكال ندارد. مثلاً من گفتم اين قمار نيست پس بنابراين حلال است نه، آثارش را ببين چه بسا آثار بدي داشته باشد. آثار حرام داشته باشد. يا نه، آثار حرام نداشته باشد اهداف حرام پشتش هست. اينها را ببين، گاهي گفته ميشود بازيهايي با هدف براندازي يك نظام ساخته شده. در بعضي از كشورها هم اعمال شد.
نکته هفتم: صدق عناوين
غارت كردن اجمالاً تحصيل مال است اما تحصيل مال هم انواعي دارد ولي هر چه باشد برخي با همين عنوان خودشان را راحت كردند گفتند اين غارت كردني است كه طرف خودش اجازه داده گفته بيا و خودت هر چه خواستي بردار و ببر. خودش اجازه داده. اصلاً چه مال باشد چه نباشد هيچ اشكالي ندارد. آن آقا اين چنين گفته. بازي است ديگر ميگويد بياييد با همديگر بازي كنيم. آقا بيا اگر اين فضاي اتاق را باز كردي گفته هر چه توانستي من طوري كردم كه تو نميتواني پيدا كني. اگر توانستي پيداكني مال خودت ميشود. هر چه پيدا كردي مال خودت. تعيين هم نكن. اين امكان دارد در غارت لزوماً اين نيست كه ما ماليت را ثابت كنيم يا نكنيم تا ببينيم حرام است يا نه، چون اصلاً غارت در آنجا غارت نيست. اين از آن عناويني است كه در فضاي مجازي عيناً صدق عنواني دارد ولي ماهيتش را ندارد. غارت نيست اين همان بازي در فضاي واقعي هم ميتوانيد بگوييد بيا خونه ما، من همهجا را قفل كردم اگر تونستي باز كني هر اتاق را، هر چيزي خواستي بردار ببر. خودش اجازه داده. اصلاً چه مال باشد چه نباشد هيچ اشكال ندارد. آن آقا اينطوري گفته، بازي است ديگر. ميگويد بياييد با همديگر بازي كنيم. اين فضاي اتاق را اينجا باز كرده گفته هر چه توانستي من طوري كردم تو نميتواني پيدا كني، اگر توانستي پيدا كني مال خودت. اصلاً مثل جعاله هم باشد چه بسا ميگويد اگر پيدا كردي مال خودت. هر چه پيدا كردي مال خودت تعيين هم نكند.
در غارت لزوماً اينطور نيست كه ما ماليت را ثابت كنيم يا نكنيم تا بگوييم حرام است. نه، چون اصلاً غارت در آنجا غارت نيست از آن عناويني است كه در فضاي مجازي عيناً صدق عنواني دارد ولي ماهيت را ندارد غارت نيست شما در فضاي واقعي ميتوانيد بگوييد بيا خانه ما من همه جا را قفل كردم اگر توانستي باز كني از اتاق چيزي را بردار. آن موقع بحث قمار ميآيد آيا قمار هست يا نه؟ خب بعضي فقها در قمار آلت قمار را شرط دانستند طبق آن مبنا كه كلاً ميرود كنار مثل مبناي مرحوم صاحب جواهر و حتي برخي بزرگان ديگر كه مقدسگونه در فقه وارد شدند ولي در عين حال جايز دانستند گفتند فقط آلات قمار است كه حرام است. اگر نه، آمديم گفتيم مطلق هرچيزي كه برد و باختي هست باز همان عناويني كه گفتم بايد هي بياوريد ببينيد نظام دارد واقعش، همه اينها به همديگر دوخته ميشود.
نکته هشتم: ماهيت جايزه در بازيها
اين هم خيلي مهم است چون گاهي چيزي را كه بازيساز گفته حتي من جايزه ميدهم اين چيست آيا ماليت دارد يا ندارد آيا از نوع قمار باشد يا نباشد اينها نحوه جايزه دادن آيا داخل قمار طبق بعضي از فتاوا راجع به قمار ميگويد اين قمار است صريحاً گفتند جايزه طرف شخص ثالثي هم بدهد گفتند قمار است خب آن مبنا خيلي پيچيدهتر ميشود خيلي محدود ميشود همه فقها اين را نگفتند. يعني كمتر اين را گفتند بيشتر آن نگاهمان هست كه اگر اين جايزه شد بايد از قمار جدا بشود.
قانون بازي خیلی مهم است. اینطور نیست که كار غير شرعي را شرعي كند اصلاً اين حرف درست نيست ما با اين قانون بازي فقط موضوعات را تغيير ميدهيم «انّما يحلل الكلام و يحرّم الكلام» ميگوييم طوري بگو که يك عقد صحيح بشود ، طوري نگو که قمار بشود. مرحوم شهيد در شرح لمعه ميگويد اگر بگويد اين را فروختم به 100 تومان، اگر دوماهه ميخواهي «ربح المأة اثنان» بگويد سود صد تومان اينقدر است پس 102 تومان بده. اين حرام است. ولي اگر بگويد اين را نقد فروختم 100 تومان دوماهه مي خواهي 102 تومان حلال. اين است ديگر. «انّما يحلل الكلام يحرّم الكلام» كه قراردادها طبق آن چيزي است كه قرار بسته شده. اگر درست قرار ببندد صحيح ميشود.
عذرخواهي ميكنم از محضر اساتيد و الحمدلله رب العالمين.